مناجات نامه
خدایا تو به این بزرگی هیچ وقت منو فراموش نمی کنی
ولی من به این کوچیکی بعضی وقتها تو را فراموش می کنم!!!
خدایا تو به این بزرگی هیچ وقت منو فراموش نمی کنی
ولی من به این کوچیکی بعضی وقتها تو را فراموش می کنم!!!
موسسه تحقیقاتی پیو منتشر کرد؛
نگاه آماری به باورهای مذهبی زنان و مردان در دنیا
تحقیقات موسسه پیو حکایت از آن دارد که زن ها بیش از مردان به خدا، مذهب و قیامت باور داشته و عمده ملحدان را مردان تشکیل می دهند!
گروه دین و اندیشه فرهنگ نیوز؛ از مذهب به عنوان با نفوذترین باور حاکم بر انسان ها در جهان یاد می شود، با این حال جامعه بین المللی با گذشت زمان و رواج برخی اندیشه های کذایی توانسته رخنه ای در میان اعتقادات و باورهای برخی انسان ها به وجود آورد.
موسسه تحقیقاتی پیو در یک فرآیند تحقیقی در پی یافت نتایجی در رابطه با آینده مذهب در جهان بر آمده و به طرح سوالاتی از افراد مختلف بالای بیست سال در 192 کشور جهان نموده است. نتایج حاصل از این مطالعه نشان می دهد 4/83 درصد از زنان و 9/79 درصد از مردان هم چنان خود را مذهب و معتقد قلمداد می نمایند.
61 کشوری که زنان آن بیش از مردان به مذهب باور دارند.
بر مبنای یافته های فوق زنان در 61 کشور از 192 کشور یاد شده بیش از مردان متمایل به مذهب بوده و در مابقی کشور ها هر دو جنس به یک میزان تمایل به مذهب دارند. نکته جالب توجه آن که در اندک کشورهایی در جهان وجود دارد که مردان بیش از زنان متمایل به مذهب هستند. بر اساس مطالعات انجام شده حداقل در 83 کشور یاد شده تمایل و گرایش به مذهب بیش از 98 درصد در میان هر دو جنس می باشد.
حکایت غریبی است…..
عجب فروشندهای هستیم ما، عجب خریداری هستید شما! چه ناچیز متاعی عرضه میکنیم ما! چه سخاوتمندانه بها ميپردازيد شما! متاع ما چیست؟ نمازی در نهایت حواسپرتی، بیجان و بیروح، از روی عادت و به طمع، اعمالی پر از خطا، با ریا و ناقص. در مسجد و مجلس ذکر، از هر کس سخن میگوییم و به هر چیز فکر میکنیم جز شما. در دعا همه چیز از خدا میخواهیم و آخرش، فرج شما، البته اگر یادمان نرود؛ و در مقابل، بهایی که میطلبیم: شفاعت، جنتالمأوی، همنشینی با شما!
و بیش از آن، انتظار داریم خطاها و گناهانمان (یعنی کالاهای فاسد و گندیده) را هم به ثواب تبدیل کنید و به یاری شما حتی کمترین خاری از نتیجه اعمالمان به پایمان ننشیند.
ما مثل آن گدایی هستیم که چند خرت و پرت و جنس ناچیز جلویش پهن کرده و مثلاً میفروشد و با نگاه ملتمسانهای برای خرت و پرتهایش مشتری میطلبد و امید دارد افراد، حتی بدون نیاز به کالایش، آن را بخرند و در عوض چند برابر قیمت آنها را به بهانه بهای جنس، برای کمک به او بپردازند؛ و شما همان خریدارید که نه از روی نیاز، بلکه از روی ترحم متاع ما را میخرید.
آقا! این جنسهای نامرغوب را از ما بخرید. بهایش؟ قابل ندارد: شفاعت و بهشت برین، آن هم در جوار شما!
علی مهر- مجله خانه خوبان
در اوايل طلبگي يک روز که از قم به اصفهان ميرفتم، همراه فردي که نميشناختم با راننده وانت نيساني همسفر شديم. در راه، آن مرد ناشناس خاطرهاي گفت که برايم عجيب بود. ميگفت اوايل انقلاب که بنزين سخت پيدا ميشد، در اتوبان تهران مشغول رانندگي بودم که فردي گالن به دست را ديدم که کنار پيکان استيشناش ايستاده، توقف کردم که ببينم چه ميخواهد. گفت: يا لطف کرده و به من بنزين بدهيد يا مرا تا پمپبنزين برسانيد.
عقب ماشين دو گالن بنزين داشتم. صندوق عقب را که باز کردم چشمش که به کلمن آب يخ افتاد، گفت «آب هم نداريم؟ 48 ساعت است اينجا با خانواده معطل هستيم.» کلمن آب را به همراه مقداري نان و مربا که در ماشين داشتم به او دادم که با خانواده بخورند، خودم هم مشغول چسباندن باک سوراخ ماشيناش شدم. بعد خداحافظي کردم و رفتم.
سالها بعد با کاميوني که خريداري کردم به طرف رفسنجان ميرفتم. نزديک رفسنجان ماشينم خراب شد. داخل شهر سراغ تعميرگاه ماشينهاي بزرگ را گرفتم. به محل تعميرگاه که رسيدم، شاگرد مکانيک گفت: او الان نيست. جلوي مغازه يک استيشن قديمي ديدم. منتظر ماندم. تعميرکار که آمد، پرسيد اهل کجايي؟ وقتي گفتم اصفهان، گفت «با خودم عهد کردهام اگر اصفهاني در راه ماند، هر چه بتوانم به او کمک کنم.» گفتم: چرا؟ گفت «چون يک بار در اتوبان تهران بيبنزين شدم و… يک اصفهاني به دادم رسيد.» تازه متوجه شدم همان پيکان استيشن که در راه مانده بود روبهروي مغازه است. به تعميرکار گفتم: و آن اصفهاني کلمن يخ هم به تو داد؟ پرسيد: چي ميگي؟ گفتم: و خودش باک ماشينات را هم چسباند؟ مکانيک تازه مرا شناخت و بعد با اصرار مرا به منزلش برد و در منزل خيلي عالي از ما پذيرايي کرد.
ميگفت «مزه آن نان و مربا هنوز زير زبانمان است.»
در يک اتاق زير شيرواني، پيرمردي به سختي جعبه کاغذي را که کنار پنجره گذاشته شده بود، بيرون کشيد. تارهاي عنکبوت رويش را پاک کرد و زير نور خورشيد به داخلش نگاه کرد. آلبومهاي عکس کثيف و کهنه در آن ديده ميشد و پيرمرد با چشمان ضعيف و پراشتياق دنبال چيزي ميگشت؛ خاطرات مربوط به همسرش، که چندسال پيش در گذشته بود.
اشياي داخل اين جعبه مانند گنج گرانبهايي، پيرمرد را در خاطرات خود فرو برد. با آنکه پس از درگذشت همسرش زندگي او مانند گذشته ادامه پيدا کرده بود اما در عمق قلبش، روزهاي گذشته پررنگتر از زندگي دوران تنهايياش بود.
او در زير آلبومهاي عکس دفتري را ديد و از دستخط روي آن متوجه شد که دفتر خاطرات پسرش است که حالا ديگر بزرگ شده است. پيرمرد هرگز اين دفتر را نديده بود و فکر کرد که حتما همسرش کارهاي جنبي فرزندشان را نگه داشته است.
صفحات: 1· 2
«رعايت مسأله عفاف و حجاب در بهداشت روان افراد بسيار تأثيرگذار است و موجب بالا رفتن اعتماد به نفس اشخاص ميشود.» اينها را خانم سيما فردوسي عضو هيأت علمي دانشکده روانشناسي دانشگاه شهيد بهشتي ميگويد و ميافزايد: حجاب، اضطراب و نگراني را کم کرده و موجب بالا رفتن اعتماد به نفس اشخاص ميشود. او براي اين حرفها استدلال هم ميآورد: جديدترين تحقيقات نشان داده زناني که مايل به نشان دادن خود به مردان غريبه هستند، به تواناييهاي دروني خودشان اعتماد کافي ندارند و از همينرو به سمت استفاده از جاذبههاي ظاهري روي ميآورند.
دکتر احمدعلي نوربالا استاد روانپزشکي دانشگاه علوم پزشکي تهران چندي پيش شاهد ماجراي جالب و البته تأسفآوري بودم که آن را با شما در ميان ميگذارم. شايد تلنگري باشد تا خودمان را اصلاح کنيم.
ماشين وارد خيابان ورود ممنوع شده بود و ماشين روبهرو با زدن بوق و پرخاش کلامي به او تذکر ميداد که بايد دنده عقب بگيرد. نه اين ماشين کوتاه ميآمد که راهي بدهد و نه ديگري به عقب برميگشت. بوق و فرياد لحظاتي ادامه داشت و حتي دو نفر به قصد برخورد فيزيکي پياده شدند اما در کمال تعجب ديديم که با هم دست دادند و احوالپرسي کردند، بله آنها يکديگر را شناختند و چون قوم و خويش درآمده بودند تعارف شروع شد که شما بفرماييد و…
داشتم به اين موضوع فکر ميکردم که چرا ما با اينکه در مقوله تربيت خانوادگي نسبتاً رشد يافته هستيم و آداب معاشرت و حريم يکديگر را رعايت ميکنيم، اما تا به محيط بيرون ميآييم و روابط خانه و فاميلي کنار ميرود چنين رفتارهاي رشد نيافتهاي نشان ميدهيم. اين يکي از آسيبهاي اجتماعي ما است. به نظر ميرسد دليل رشد نايافتگي، آموزش نديدن باشد. ما در خانه خود و رفت و آمد فاميلي چنان به هم احترام ميگذاريم و حتي گاهي غلو ميکنيم که قطعا بچهها اين آموزش را ميبينند و تمرين ميکنند، اما در محيط بيرون و تعامل با غريبهها فکر ميکنيم اگر حق تقدم را در يک ميدان به راننده ديگر بدهيم ديگران خواهند گفت عجب آدم توسريخوري است!
صفحات: 1· 2
تجربههاي زندگي
* برنده ميگويد مشکل است اما ممکن، بازنده ميگويد ممکن است اما مشکل…
* نشاني خود را بيرون و داخل چمدان مسافرتيات بنويس.
* همه را براي همه چيز ببخشيد.
* هميشه به حسادت خانمها احترام بگذار! هيچوقت در حضور همسرت از زنان ديگر تمجيد نكن.
* زمان، حلال همه مشکلات است، به همه چيز حتي خود زمان، زمان دهيد.
* شرايط هرچه قدر خوب يا بد، بالاخره تغيير ميکند.
* اين شغل شما نيست که در زمان بيماري به دادتان ميرسد بلکه دوستانتان هستند. با آنها در تماس باشيد.
* خود را از شر هر چه که سودمند، زيبا و شاديبخش نيست، خلاص کنيد.
* زحمات و هزينههايي را كه براي پذيرايي خويشاوندان همسرت صرف كردهاي، هيچگاه بر زبان نياور.
* حسادت، هدر دادن وقت است. شما الان به همه آنچه نياز داريد، رسيدهايد.
* بهترينها هنوز در راه هستند.
* از سفر زندگي لذت ببريد. ما مجبور نيستيم با سرعت از همه چيز بگذريم.
* با اين توجيه که «قبل از حيف و ميل بايد استفاده شود» از اضافهخوري به نام صرفهجويي استفاده نکن.
* همسرت را هميشه تحسين كن هر چند براي كارهاي كوچك اين يكي از كليدهاي كاميابي است.
* بهترين جاي دنيا دنياست، چنانکه بهترين جاي جهنم جهنم است!
* همانطور که هر کس همه کلمات را بداند همه جملات را نميداند، هر کس هم هر چند بداند همه آن چيز را نميداند.
* وقتي مجبور به پرداخت هزينههاي مهماني هستي پس چه بهتر كه قبل از گفتن همسرت، خودت بستگان او را براي مهماني دعوت كني.
تجربههاي زندگي
* روزانه 10 تا 30 دقيقه قدم بزنيد و در هنگام قدمزدن لبخند را فراموش نکنيد. اين کار بهترين داروي ضدافسردگي است.
* به بچههاي فاميل، کتاب بدهيد، اين بهترين هديه است.
* حداقل 10 دقيقه در روز با خود خلوت کنيد.
* با استفاده از ويديو، برنامههاي تلويزيوني آخر شب و مورد علاقهتان را ضبط کنيد، تا بيشتر بخوابيد.
* صبحها که از خواب بيدار ميشويد اين جمله را کامل تکرار کنيد «با توکل بر خدا امروز قصد دارم که…»
* سعي کن دست دادنت مانند يک قرارداد امضا شده معتبر باشد.
* وقتي به مراقبه و نيايش مشغول ميشويد، سوخت روزانه براي انجام زندگي پر مشغلهتان را فراهم ميکنيد.
* با افراد بالاي 70 سال و زير 6 سال اوقات بيشتري صرف کنيد.
* از غذاهايي که از گياهان و درختان به دست ميآيند، بيشتر استفاده ببريد. به مواد غذايي توليدي کارخانهها کمتر اعتماد کنيد.
* فکر نکن فرستادن يک هديه يا يک دسته گل ميتواند نبودنت را جبران کند.
* تلاش کنيد هر روز حداقل سه نفر را به لبخند وا داريد.
* از خانه گرفته تا داخل ماشين و روي ميز کار همه را غبارروبي و مرتب و تميز کنيد. با اين کار هر روز انرژي تازهاي وارد زندگيتان ميشود.
* سعي کن از فنجان، بشقاب و بهطور کلي ظروف پلاستيکي کمتر استفاده کني
دختربچه گيج گيج بود از اينهمه تناقض، و حيرون مونده بود که کدوم يکي از حرف بزرگترا رو قبول کنه. مثلاً تا همين چند وقت پيش هر بار که دفتر نقاشيش رو خطخطي ميکرد پدر دعواش ميکرد و ميگفت که بابا جون خط کج نکش! يادت باشه که هميشه خط صاف بکشي، ولي امروز تو بيمارستان وقتي ميديد که هر بار بقيه ميگن که خط توي تلويزيوني که به مامانش وصل کرده بودند داره هر لحظه صاف و صافتر ميشه، خط پيشوني پدر کج و کجتر ميشد و به همين خاطر از باباش پرسيد: بابا چرا ناراحتي؟ خط صاف که بد نيست؟ مگه خودت به من نميگفتي که هميشه خط صاف بکش؟ حالا مامان هم داره خط صاف ميکشه که! پس چرا ناراحتي؟
گريه پدرش در اومد و رو به دختر گفت: دخترم اين خطهارو خدا داره براي مامان ميکشه. تازه باباجون هميشه که خط کج بد نيست لااقل ايندفعه خط کج خيلي خوبه. حالا برو از خدا بخواه که اون خطها رو کج کنه وگرنه ديگه ماماني رو نميبيني. دل دختربچه هوري ريخت. اگه ماماني نباشه اونوقت من چيکار کنم!؟ بعد با همون زبون کودکي رو به خدا کرد و گفت: خدا جون من که سر از کار بابام در نمييارم و حرفاش رو متوجه نميشم. تا حالا بهم ميگفت که خط کج بده، ولي امروز ميگه که خط کج خيلي خوبه؛ تازه بابا ميگه که اگه تو، تو اون تلويزيون يه خط کج نکشي من ديگه مامانم رو نميبينم خدايا براي تو که اينهمه چيز رو آفريدي مثل فيل که خيلي بزرگه حالا برات سخته که فقط يه خط کج تو تلويزيون بکشي!؟
ـ «نه عزيزم اصلاً سخت نيست. بيا اينم يه خط کج خيلي بزرگ تو تلويزيون. فقط به خاطر تو. اين خط کجرو برا هديه تولدت از من بپذير».
اين حرفي بود که کودک همون لحظه شنيد. نميدونست که از کجا، ولي شنيد، و از فرداي همون روز بود که هر بار مادرش به مناسبت روز تولد دختربچه کيک تولد ميپخت هر سال ميديد که يه خط کج بزرگ رو کيک به اون کوچيکي افتاده.
نبايد هرگز در سلامت جسم و جان از عوامل معنوي غفلت کرد.
حالا با ذکر يک صلوات اين خبر را بخوانيد:
شيخ «صالح مغامس» از چهرههاي نسبتاً سرشناس وهابيت در عربستان سعودي که عضو هيئت علمي دانشکده خطبا و سخنرانان دانشگاه ملک عبدالعزيز آل سعود نيز بوده، طي اظهاراتي فاش کرد که صلوات بر محمد و آل محمد موجب شفاي او شد. اين شيخ وهابي در گفتوگويي تلويزيوني در برنامه «اهل قرآن» که در شبکه ماهوارهاي دبي پخش ميشود، چنين گفت: من بيمار بودم و تمام پزشکان مرا جواب کرده بودند. به طور اتفاقي در بيمارستاني که براي عمل جراحي بستري شده بودم، يک پرستار لبناني که از شيعيان لبنان بود، مرا ديد و درباره بيماريم پرسيد. هنگامي که وضعيت را برايش توضيح دادم به من گفت «بر محمد و آل محمد صلوات بفرست، انشاءالله خدا شفايت ميدهد.»
شيخ مغامس در ادامه افزود: من هم به پيشنهاد آن پرستار لبناني عمل کردم و پس از اينکه پزشکان مرا مجدداً معاينه کردند، گفتند که بيماري کاملاً از بين رفته و ديگر نيازي به عمل نيست. گفتني است پزشکان چندي پيش با ديدن لکهاي عجيب در قلب شيخ صالح مغامس گفته بودند که احتمال مرگ وي تا چند روز ديگر وجود دارد.
وهابيت متوسل شدن به پيامبر (ص) و ائمه اطهار را جزو بدعتهاي ديني ميدانند.
حالا براي عزت و عظمت بيشتر مکتب اهلبيت و سرنگوني وهابيت يک صلوات ديگر بفرستيد.
منبع: مجله خانه خوبان
سکانس صریح تکریم از محمدرضا شاه به دلیل اصلاحات ارضی، نشان دادن رقص زنان، نمایش زن با لباس نامناسب و نشان دادن لباس زیر زنانه از ویژگیهای مستند مورد حمایت برادران حقیقت است.
به گزارش فرهنگ نیوز ، یک از مستندهای جشنواره که با موضوع اختلاف یک پسر 30 ساله با پدرش روایتی است از یاس و ناامیدی جوانی که بواسطه شرایط جامعه و ورشکستگی پدرش از زندگی خسته شده است.
اگر مستند را ببینید متوجه می شوید که طبعا فرم آن به گونه ای نیست که در دو بخش مسابقه ملی و بین المللی قرار بگیرد اما محتوایی دارد که البته مورد توجه مدیران جشنواره قرار گرفته است چراکه رد شدن این مستند از فیلتر هیات انتخاب و بعد قرار دادن آن در دو بخش مسابقه معنایی غیر از این را متبادر نمی کند.
این مستند نمونه بارز یک مستند جشنواره ای(البته به لحاظ ساختار ضعیف) است که کارگردانش سعی کرده مو به مو این ویژگی ها را چه در حوزه سیاسی و چه اجتماعی رعایت کند.
اینها مواردی است که در این مستند می بینید:
1- سکانس صریح تکریم از محمدرضا شاه به دلیل اصلاحات ارضی
2- نشان دادن صحبت های دایی راوی مبنی بر اینکه ما مجسمه شاه را در انقلاب به زیر کشیدیم و بعدا فهمیدیم اشتباه کردیم
3- تکه پرانی سیاسی درباره فتنه 88
4- تاکید مکرر راوی بر داشتن «دوست دختر» که البته در طی مستند چند بار آنها را عوض کرده است
5- نشان دادن عروس بدون حجاب و با لباس کاملا باز در فیگور درازکش هنگام گرفتن عکس و البته رقص او در خیابان (این مورد رقص زنان را حداقل نگارنده تاکنون ندیده است)
6- نشان دادن لباس زیر زنانه در مرکز خرید به هنگام خریدن مشتری
7- نشان دادن عکس مادر راوی بدون حجاب و تکرار آن در چند مورد
8- نشان دادن مکرر رقص مردان و البته زنان در عروسی
9- روایت کاملا ناامیدانه از زندگی و نشان دادن اینکه امیدی به آینده در این جامعه وجود ندارد
و…
اینها یکی از مستندهای جشنواره حقیقت است. جشنواره ای که یک جشنواره دولتی محسوب می شود ولی در این مستند به صراحت تمام شعارهای کلان سازمان سینمایی و خود جشنواره مثل امید، اعتدال، اخلاق، عدالت و اخلاق را زیر پا می گذارد و البته از آن حمایت هم می شود.
جالب است بدانید همین کارگردان قرار است مستندی درباره محرم را تولید که البته هم اکنون در مراحل پایانی تدوین قرار دارد.
منبع: فارس
خدا ، از امام حسين هم غريب تر است !
خوش بحال امام حسين از خدا بيشتر مشتري دارد!
هر روز وقت سحر ، چند دقيقه مانده به اذان صبح
مي روم کنار پنجره و تعداد پنجره هاي روشن را ميشمارم :
يک ، دو ، سه ! بعد ، تعداد ديش هاي روي بام ها و تراس ها را نميشمارم!
يعني آنقدر زيادند که حوصله نميکنم بشمارمشان!!!
…………………………………
پرسه در ناسوت
به گزارش فرهنگ نيوز؛ حجت الاسلام ميرباقري در برنامه سمت خدا درمورد شيعه و حقيقت تشيع گفت:
در روايات از شيعه تعريف گسترده اي شده است. مجامع حديثي اماميه و اهل سنت اين روايات را بيان کرده اند. در ذيل آيه سوره بينه داريم که پيامبر به اميرالمومنين مي فرمايد: مراد شما و شيعيان تان هستيد. در سوره واقعه مردم را به سه دسته تقسيم کرده است : السابقون السابقون اولئک المقربون. پيامبر فرمود: جبرئيل به من خبر داد که مقصود علي و شيعيانش هستند. و منظور اين که مي گويند: السابقون الجنه يعني اينکه سبقت در بهشت گرفته اند. حقيقت ولايت معصوم حقيقت بهشت است و کسي که سبقت در معصوم مي گيرد، در واقع سبقت در بهشت مي گيرد. آنها مقرب به خدا هستند و خدا آنها را مورد کرامت قرار داده و در جاي مخصوصي قرار مي دهد. اين گونه احاديث در منابع سني هم زياد ديده مي شود. خداوند مي فرمايد: آيا آنان که به معرفت راه يافته اند و اهل علم الهي هستند با آنان که اهل علم الهي نيستند برابرند، قطعا اين جور نيست. فقط يک دسته اين تفاوت را مي فهمند. آنان که مي فهمند ما هستيم و آنها که نمي فهمند دشمنان ما هستند و اولوالالباب شيعيان ما هستند.
حقيقت نورالله، امام است و اين نور در شيعيان آنها تجلي پيدا مي کند. کمال شيعيان فرع بر کمال امام است. پس اگر شيعيان به کمالي مي رسند فرع بر کمال امام است.
صفحات: 1· 2
روزي در حسينيه جماران منبر رفتم و خاطراتي از زندگي مقام معظم رهبري بيان كردم . بعد از سخنراني، شخصي كه خود را پزشك معرفي مي كرد به من مراجعه كرد و گفت: اجازه بدهيد من هم يك خاطره براي شما بگويم: روزي در مطب بيمارستان نشسته بودم، بيماران را ويزيت مي كردم كه خانم بسيار محجبه اي به همراه فرزندش به عنون بيمار به من مراجعه كردند . پس از معاينه، قيافه فرزند مرا به فكر فرو برد، چون به مقام معظم رهبري شباهت فراواني داشت . از مادر آن نوجوان سؤال كردم كه آيا شما با آيت الله خامنه اي نسبتي داريد؟ گفت: بله، من همسر ايشان هستم . تعجب وجودم را فرا گرفت، به خانم مقام معظم رهبري عرض كردم: مگر شما پزشك خصوصي نداريد؟ ايشان گفتند: «خير، آقا چنين كاري را اجازه نمي دهند و مي گويند شما بايد مانند ساير مردم، به بيمارستان مراجعه كنيد .»
زماني كه رفتند، من ديگر نتوانستم به كارم ادامه بدهم . سرم را روي ميز گذاشتم و بسيار گريه كردم . من اين خاطره را از زبان آن پزشك شنيدم . تمام مشخصات وي را به ياد دارم، اما با اين حال از عالم بزرگواري هم پرسيدم، ايشان نيز موضوع را تاييد فرمودند .
حجة الاسلام والمسلمين آقاي احدي (يكي از اساتيد حوزه علميه قم)
فرزند مرحوم حضرت آيت الله بهجت رضوان الله تعالي عليه گفت: آيت الله بهجت به زيارت حرم مطهر حضرت عبدالعظيم الحسني عليه السلام، اصرار داشتند و مي فرمودند:
«اهل تهران اگر هفته اي يک مرتبه به زيارت ايشان نروند، جفا کرده اند.»
حجة الاسلام و المسلمين حاج شيخ علي بهجت فومني، فرزند مرحوم آيت الله بهجت رضوان الله تعالي عليه در گفت و گويي با موضوع جستارهايي در مکتب عرفاني و سلوک اخلاقي پدر بزرگوارشان افزود:
ايشان وقتي مي خواستند به حرم حضرت رضا عليه السلام مشرف شوند و نيز در بازگشت از حرم مطهر رضوي، اصرار داشتند از سر راه بايد به حرم حضرت عبدالعظيم عليه السلام برويم.
وي همچنين در بيان خاطره اي در اين خصوص گفت: يک بار اتفاق افتاد که ما در راه بازگشت از مشهد نزديک ساعت 12 شب به تهران رسيديم، نيمه شب بود در حرم بسته بود ولي ايشان فرمودند:
«اثاث را مي گذاريم پشت در حرم، همين جا مي مانيم تا در حرم باز شود»،
ايشان پشت در حرم مي ماندند و مي گفتند: «به هر نحوي هست نبايد محروم شويم».
……………………………………..
برگرفته از وبلاگ"پرسه در ناسوت دل”
در پی پیام تسلیت رهبر معظم انقلاب اسلامی به مناسبت درگذشت مادر سردار سرلشکر قاسم سلیمانی فرمانده نیروی قدس سپاه، طی نامهای از اظهار همدردی و الطاف ایشان قدردانی کرد.
پاسخ حاجقاسم به پیام تسلیت رهبرانقلاب
به گزارش جهان، متن نامه سردار سرلشکر پاسدار قاسم سلیمانی به مقام معظم رهبری و فرمانده کل قوا به این شرح است:
«بسم الله الرحمن الرحیم
محضر رهبر عزیز و گرانقدرم حضرت آیتالله العظمی خامنهای (مدظله العالی)
با عرض سلام و ادب
حقیر پیوسته شرمنده کوتاهی در توفیقاتی هستم که خداوند سبحان از برکت انقلاب و اعتماد حضرتعالی مرا از آن بهرهمند نموده است.
اگرچه بیش از بیست سال است که همواره از لطف و محبت بزرگوارانه رهبرم برخوردارم اما پیوسته در حسرت جبران حقیقی آن در شرمندگی به سر میبرم.
امید به آن دارم که خداوند منان با توفیق جان باختن در این راه با عظمت، فرصت جبران شرمساریام را عطا فرماید.
بر همگان واضح است عنایات بزرگوارانه حضرت عالی که هیچگاه خود را لایق و شایسته آن ندانستهام، از باب تذکر و تأکید بر ارزشها و برجستگی مجاهدت در راه خداست. پیام محبتآمیز آن رهبر فرزانه، مرهمی بر مصیبت غیر قابل جبران از دست دادن مادری است که چه بسا هر حادثه مادی و معنوی را بتوان با توفیقاتی علاج نمود، اما از دست دادن پدر و مادر تنها خسارت جبرانناپذیر این عالم است.
خداوند را شاکرم که ما را از توفیق مادری بهرهمند نمود که با مراقبت شصت ساله در برگزاری روضه امام حسین (ع) و مجالس اهل بیت (علیهمالسلام) به رغم فقر دوران گذشته و محافظت هفتاد ساله بر لقمه حلال و رد زکات در داشتن و نداشتن و عشق به امام (ره) که همه آنها را در عشق به آن رهبر بزرگوار خلاصه نموده بود؛ منشأ افتخار ابدی ما گردید.
از خداوند متعال برای آن رهبر بیبدیل و سکاندار حقیقی عالم اسلام آرزوی طول عمر، توفیق، سربلندی و سلامتی روزافزون مینمایم.
کوچکترین سربازتان
قاسم سلیمانی»
یک عکس همیشگی توی آلبوم های خانوادگی ما، عکس روز اول مدرسه است که معمولا روپوش – گشاد و نوستالژیک- به تن، با یک کیف مدرسه در حال لبخند زدن به دوربین هستیم. اما ورای این لبخند همیشه استرس ها و دغدغه هایی است که باید به درستی به آن توجه شود.
به گزارش فرهنگ نیوز، شروع مدارس یک اتفاق بزرگ در زندگی کودکان و حتی والدین آنهاست. بنابراین درست چند هفته قبل از اینکه صف های منظم کودکان هفت ساله با روپوش های یک شکل برای اولین بار وارد کلاس ها شوند، چه کارهایی می توانیم برای آماده سازی آنها و جلوگیری از سیل اشک ها –اشک های کودکان و همچنین ما!- انجام دهیم؟
کودکمان را با ایده ی کلی مدرسه آشنا کنیم…
۱-از کودکان بزرگتر فامیل بخواهیم در مورد کارهای مفرح و سرگرمی هایی که در مدرسه دارند با آنها صحبت کنند. (لطفا از قبل آنها را توجیح کنید که فقط قسمت های خوب مدرسه را تعریف کنند!)
۲- خاطرات شیرین خود را از مدرسه بازگو کنید. احتمالا خاطره های زیادی از بازی هایی مثل هفت سنگ و الک دلک دارید که الان وجود ندارد. یا اینکه چقدر اولین معلم خود را دوست داشته اید. حتما به خاطر داشته باشید که ژست «دوران سخت گذشته- زندگی مفرح فعلی» نیافتید و خدای نکرده از سختی های مدرسه و دست سنگین ناظم خود داد سخن سر ندهید.
۳- مراقب باشید که نگرانی هایی که اصلا برای کودکتان مطرح نیست را به وی القا نکنید و سعی نکنید استرس های خود را به وی منتقل کنید.
۴- او را به آینده ببرید و ویژگی های جذاب مدرسه را به او نشان دهید. برادر من هر وقت پسرش را به مدرسه می برد و زمین فوتبال بزرگ آنجا را نشانش می داد، چشمان پسرک برق می زد!
۵- در جلسات هماهنگی شرکت کنید. یک تدبیر مناسب این است که اگر مسولین مدرسه اجازه دادند، کودکتان (شما) و همکلاسی هایش و معلم در کلاس جمع شوید. این کار بسیاری از سردرگمی ها و نقاط مبهم کودک شما را از بین می برد.
۶- اگر کسی را می شناسید و می دانید با وی همکلاس خواهد بود، حتما در طول تابستان او را به خانه تان دعوت کنید تا با هم دوست شوند. چهره های آشنا در روز اول به شدت مشکل گشا هستند.
………………………….
فرهنگ نیوز
آیا صدقه دادن و بخشش کردن تنها جنبه مالی و مادی د ارد یا انسان میتواند به اشکال دیگر نیز بخشش کند؟ شاید این سوال برای خیلی از افراد مطرح باشد.
به گزارش فرهنگ نیوز، برای پاسخ به این سوال ابتدا به حدیثی زیبا از امام حسین(علیه السلام) اشاره میکنیم که فرمودند:
“بخشندهترین مردم کسی است که به آن که چشم امید به او نبسته بخشش کند۱".
اما حال ببینم در کلام رسول خدا و ائمه(علیهم السلام) چه کارهایی صدقه محسوب میشوند؟
پیامبر خدا(صل الله علیه و آله) در این باره میفرمایند: ” بر هر مسلمانی است که هر روز صدقه بدهد. عرض شد: چه کسی توان این کار را دارد؟ حضرت فرمود: برداشتن چیزهای آسیب رسان از سر راه، صدقه است؛ نشان دادن راه به دیگری، صدقه است، عیادت از بیمار، صدقه است، امر به معروف، صدقه است، نهی از منکر، صدقه است و جواب سلام را دادن، صدقه است ۲".
آن حضرت در جایی دیگر خودداری از بدی، را صدقه میدانند و میفرمایند: “هر کار نیکی، صدقه است۳".
پیامبر خدا(صل الله علیه و آله) همچنین فرمودند: “زبانت را نگهدار؛ زیرا این کار صدقهای است که برای خودت میدهی۴".
امام صادق(علیه السلام) نیز در تشریح ویژگی صدقهای که مورد رضایت خداوند است میفرمایند: “صدقهای که خدا آن را دوست دارد عبارت است از: اصلاح میان مردم، هرگاه رابطه شان تیره شد و نزدیک کردن آنها به یکدیگر، هرگاه از هم دور شدند۵".
ایشان همچنین میفرمایند: “فهماندن سخن به ناشنوا، بی آن که از این کار به ستوه آیی، صدقهای گواراست۶".
………………….
۱- کشف الغمّه: ۲ / ۲۴۲ منتخب میزان الحکمة: ۱۲۲
۲- بحار الأنوار: ۷۵ / ۵۰ / ۴ منتخب میزان الحکمة: ۳۱۸
۳- الخصال: ۱۳۴ / ۱۴۵ منتخب میزان الحکمة: ۳۱۸
۴- الکافی: ۲ / ۱۱۴ / ۷ منتخب میزان الحکمة: ۳۱۸
۵- الکافی: ۲ / ۲۰۹ / ۱ منتخب میزان الحکمة: ۳۱۸
۶- بحار الأنوار: ۷۴ / ۳۸۸ / ۱ منتخب میزان الحکمة: ۳۱۸
…………………
منبع: ایسنا
پیوند: http://mh128.ir/post/513
بعضی از زن ها افتخار می کنند که کار می کنند؛ کار نیست، سرکاری است!
خیلی جاها هم که برای استخدام کارگر یا منشی زن آگهی می دهد، چهار دلیل دارد!
یکی زن ها بهتر از مردان کار می کنند، دوم بیخطر بودن آن ها نسبت به مردان است؛
زن اهل اعتصاب و اعتراض نیست. سوم قانع بودن زنهاست که با حقوق کم هم کار می کنند و
چهارم چشم و ابروی زن است که اگر آقای مدیر خسته شد با خانم منشی هم اختلاطی بکند!
خب بفرمایید مشکلتونو؟!
چند ماهیه که توی فشار شدیدی توی محل کارم قرار دارم! حتی یه لحظه هم جرات نمی کنم با رئیس شرکت تنها باشم! خیلی اذیت میشم!
چطور شد رفتین سر کار؟
هم توی خونه حوصله ام سر می رفت! هم گفتم یه پولی بگیرم تا کمک خرجی برام باشه! البته خدائیش شوهرم راضی نبود من برم سر کار!
خُب!
هیچی دیگه! هر طوری بود شوهرم را راضی کردم و رفتم سر کار! مثل همه یه روزنامه برداشتم و به آگهی های استخدام منشی زنگ زدم!
پیوند: http://www.farhangnews.ir/content/
امروزه زنان در کشور ما به دنبال رسیدن به حقوق خود در مسیر تمدن نوین جهانی پیش رفته و در این طیِّ سریع مسیر، دروازه های تمدن را یکی پس از دیگری میپیمایند!
به گزارش فرهنگ نیوز ، یکی از دست آوردهای دنیای مدرن تغییر و تحولات در نیازها و خواسته های زنان است این تغییرات در بستر زمان برای زنان ره آورد بسیاری داشته است و میتوان گفت که مدرنیته برای زنان تغییرات عمده ای به همراه آورده است.
اما یکی از برهه های مهم در تاریخ مدرن ،همانا واقعه کشف حجاب از سوی پهلوی اول است که بعد از دوران قاجار که زنان با ظاهری کاملاً سنتی مواجه بودند این موقعیت را برای زنان کشور ایجاد نمود تا بتوانند این تغییرات را با سرعت و شدت بیشتری تجربه نمایند.
پیوند: http://www.farhangnews.ir/content
به گزارش فرهنگ نیوز به نقل از بی باک: رفسنجان تنها در هاشمی و فرزندانش خلاصه نمی شود که تا نام این شهر را می شنوید، فیلتان یاد هندوستان می کند.
رفسنجان تنها در فردوسی پور و برنامه نودش ختم نمی شود که برخی علاقمند ورزش هم فکر کنند؛ عقده هایی که از آن مجری بی باک و جسور دارند، باید به سر نام این شهر خالی کنند.
رفسنجان نه به نام اینها بلکه حتی به نام افراد کم حاشیه ای چون علی سامره و دکتر حسینی وزیر سابق فرهنگ و ارشاد و پورمحمدی وزیر فعلی دادگستری و … هم خلاصه نمی شود.
اگر انسان را به يک ساعت تشبيه کنيم. اعتماد به نفس نقش باطري ساعت را ايفا مي کند. ريشه اعتماد به نفس و اعتماد و توکل به خدا، احساس ارزشمندي است.
در استفتائات و مسائل شرعي مي بينيم که خداوند با دستوراتش می خواهد اين احساس ارزشمندي و مناعت طبع حفظ شود و احترام مؤمن از بين نرود.
در روايت نيز داريم آبروي مؤمن از کعبه بالاتر است نيز داريم کسي که براي خود احساس ارزشمندي و کرامت قائل نباشد از شرش ايمن نيستيم.
امام علي عليه السلام مي فرمايد:
«من کرمت عليه نفسه لم يهنها بالمعصية؛ [1]
پیوند: http://www.jahannews.com/vdchmwnxz23nvid.tft2.html
این روزها خبرهای جالبی در مورد عزل و نصب های مختلف در سراسر کشور می شنویم و گاهی بعضی از آنها حس کنجکاوی آدم را تحریک می کنه. یکی از اونها عزل حجت الاسلام والمسلمین دکتر شریعتی رئیس دانشگاه علامه طباطبایی تهران است. با جستجویی در سایت ها مصاحبه ای از ایشان دیدم که خیلی جالب بود و قسمتی از صحبت ها در مورد جداشدن کلاس های دختران و پسران در این دانشگاه بود که واقعا تامل برانگیز است. از شما دوست عزیز می خواهم حتما این سوال و جواب را بخوانید.
س:فکر کنم شما اولین دانشگاهی هستید که این کار را انجام دادید، یعنی کلاسهای دختران و پسران را مجزا کردید؛ چرا؟ چطور شد که این تصمیم را گرفتید؟ چون میدانید خیلیها در برابر این کار شما موضع گرفتند … حالا این کار نتیجهای هم داشته است؟
خیلی وقت بود که منتظر اتوبوس ایستاده بودم تا از شهر خودمون به تهران بیایم؛ در مدتی که منتظر بودم، دختر محجبه و چادر به سری هم مثل من انتظار اتوبوس را می کشید، دیده بودم پدر و مادری با ظاهری مذهبی او را توی ترمینال گذاشته بودند و در این زمان انتظار هم تلفن همراه دختر زنگ می خورد و او می گفت هنوز منتظر است و اتوبوس نیامده، گویا مادرش جویای حالش بود. بالاخره اتوبوس رسید وراهی تهران شدم، من جایی در جلو و آن دختر صندلی ای در انتهای اتوبوس را برای نشستن انتخاب کرد و تا تهران دیگر او را ندیدم، در ترمینال تهران وقتی پیاده می شدم کمی که دقت کردم دختری شبیه به او دیدم ولی این دختر دیگر چادری و محجبه نبود!؟ و با تلفن همراهش در حال مکالمه بود؛ “مامان جان نگران نباش من رسیدم تهران و دارم می رم دانشگاه"!!!
بسیاری از ما والدین نگران هستیم که فرزندمان اگر در محیط های نامناسب قرار گرفت نتواند خود را کنترل کرده و دچار آسیب شود. برای این منظور بهترین راهکار آن است که او را در مقابل این آسیبها واکسینه کرده و این کار جز با ایجاد خودکنترلی دراو، فراهم نخواهد شد. اگر کنترل درونی باشد همچون چشمه ای است که خود آب داشته و آب از آن میجوشد اما اگر کنترل فرزندمان بیرونی باشد در واقع چشمه ی خشکیده ای است که با سطل در آن، آب ریخته می شود. کنترل درونی این قدرت را به فرزند ما میدهد که خود مسئولیت رفتارش را برعهده گرفته و در بزنگاه های آسیب خود را کنترل کند.
روحانیون فعال در فضای مجازی به راحتی زندگی روزمره خود را در شبکههای اجتماعی و وبلاگهای شخصی نقل میکنند تا هزاران کاربر اینترنتی از نزدیک با زندگی یک طلبه آشنا شوند.
تاکنون وقتی سخن از فعالیتهای فرهنگی در حوزه فضای مجازی به میان میآمد به ندرت حضور مؤثر فعالان دینی و فرهنگی در فضای نت را شاهد بودیم؛ اما اکنون با گذشت یک دهه از تغییر نوع ارتباط و روی کار آمدن شیوهای نوین در تبادل اطلاعات میان افراد، شاهد تغییرات اساسی در حوزه کاربران اینترنت کشورمان هستیم.
این تغییرات حتی میتواند بازنگری رویکرد افراد از کاربری صرف سرگرمی، تفریح و حتی در برخی موارد متضاد با آدابهای دینی و عرفی جامعه در فضای مجازی را به همراه داشته باشد؛ حضور فعال و گسترده روحانیون در فضای مجازی در چند سال اخیر خود گواه بر این مدعاست.
رضا اسماعيلي، شاعر پیشکسوت انقلاب اسلامی در همایش رونمایی از نوشت افزارهای اسلامی شعري از مرحوم خليل عمراني درباره شهيدان هستهاي به ويژه «مصطفي احمدي روشن» خواند که تاکنون در هيچ رسانهاي چاپ نشده است که در ذيل آن را ميخوانيد:
چرخ زد کربلا زمين وا شد/ عاشقي سهم ابنسينا شد
باز هم يک حماسه نزديک/ باز هم رزم روشن و تاريک
باز از خانمان جدا شده است/ ابنسينا که مصطفي شده است
لحظهها در مدار زيبايي است/ کوچه آيينه شکوفايي است
همه گلها محمدي شدهاند/ مست بيدار احمدي شدهاند
احمدي رفت و مست احمد شد/ گل گلخانه محمد شد
رفت اما چراغ روشن شد/ رودي از دا، داغ روشن شد
راز، مست شنيدناش آمد/ سنگ حتي به ديدناش آمد
کوچه لب باز کرد، گويا شد/ نينوا نينوا شکوفا شد
يک نفر خوانده شد، رها پر زد/ يک نفر گفت، مصطفي پر زد
مصطفي کيست؟ بوي پيراهن/ دلاش از عطر احمدي روشن
خاک چرخي زد و خدايي شد/ مصطفايي که مصطفايي شد
یک برنامه تلوزیونی رسالت عظیمی دارد؛ ولی متاسفانه در اغلب برنامه های ما این رسالت به ورطه غفلت سپرده شده است. برنامه ها با چابکی زائدالوصفی گوی سبقت را از هم ربوده اند تا به تقلید از برنامه های ماهواره ای، یا فقط آموزش آشپزی و خانه داری داشته باشند یا بیان مسائل روانشناسی. گاهی هم این برنامه ها می شود پاتق خواننده هایی که در غنا بودن آهنگ هایشان جای هزار تامل است؛ گاهی هم محل خودنمایی هنرپیشه هایی که فقط برای به رخ کشیدن مد لباس و ظاهرشان آمده اند و گاهی هم جایی برای خودنمایی ورزشکارانی که قهرمانی را فدای پهلوانی کرده اند. البته در همه موارد فوق استثنائاتی وجود دارد.
الگوهای فرزندانمان
پدران مادران ما مسئولیم
الْعِلْمُ فِی الصِّغَرِ کَالنَّقْشِ فِی الْحَجَر: آنچه فرد در کودکی میآموزد مانند نقشی است که بر سنگ کنده شده باشد.
با توجه به تحقیقات روانشناسی در کودکی روانبنهها و ساختهای اولیه شخصیت فرد شکل میگیرد1 در واقع خشت اول شخصیت نهاده میشود. برخی از روانشناسان نیز معتقدند که شخصیت تا حدود 5 سالگی شکل میگیرد2.
ضمن آنکه تحقیقات دیگری که در این خصوص انجام شده حاکی از آن است که سالهای اواسط کودکی (7تا12سالگی) در تعیین الگوهای شخصیت بزرگسالی بسیار مهم بوده تا جایی که حتی از سالهای اوایل کودکی نیز از اهمیت بیشتری برخوردار است3.
پس در مجموع میتوان نتیجه گرفت که کودکی پدر انسان است و تاثیرات عمیقی بر شکلگیری شخصیت دارد.
با توجه به اهمیت دوران کودکی در مراحل رشد، متاسفانه شاهد بیتوجهی بسیاری از والدین نسبت به عوامل موثر در رشد شخصیت کودکانشان، هستیم. روش الگوسازی یکی از کلیدیترین روشهای تربیت است، که این روش در اسلام مورد تاکید فراوان بوده و در قرآن نیز الگوهای مختلفی برای همه سطوح سنی معرفی شده است.
پیوند: http://www.jahannews.com/vdcjyaethuqeytz.fsfu.html
به گزارش سرویس فرهنگی جهان نیوز، شهید حمید رضا ملا حسنی در تاریخ ۰۵/۰۵/۱۳۴۴ در یکی از مناطق جنوب غرب تهران در یک خانواده مذهبی به دنیا آمد و پس از گذراندن مقاطع تحصیلی ابتدایی و راهنمایی مقطع متوسطه قبل از اخذ دیپلم و با حمله ور شدن آتش جنگی که صدامیان کافر به را ه انداخته بودند، عزم خود را جزم می کند تا به هر نحو ممکن در مناطق جنگی حضور پیدا نماید .لذا در لشگر ۲۷ محمد رسول الله و در گردان عمار سازماندهی شده و خود را آماده عملیات نماید و در عملیات والفجر ۴ در منطقه پنجوین عراق در تاریخ ۱۲ /۰۸ / ۱۳۶۲ مفقود الاثر می گردد.
سالها بود خانواده منتظر بودند. ۲سال پیش برادران شهید می خواستند مقبره ای را به صورت نمادین برای ایشان بر پا کنند که شهید به خواب برادر می آید و می گوید دست نگه دارید. بعد از ۲ سال شبی خواهر شهید در خواب می بیند که در منطقه پونک خیابان سردار جنگل تشییع پیکر شهداست و شهید ملا حسنی هم حضور دارد از او می پرسد شما اینها را شفاعت می کنید. سپس می گوید من حتی کسانی که در پیاده رو راه می ورند وبرای تشییع هم نیامدند هم شفاعت می کنم.
پیوند: http://www.jahannews.com/ vdc
1- این روزها شاهد برخی اظهارات درباره ضرورت رفع فیلترینگ از سایتهایی مثل فیسبوک، توئیتر و نظایر آنها، که اصطلاحا به آنها شبکههای اجتماعی اطلاق میشود، هستیم. البته بعید میدانیم بعضیها که امروز در محاسن این شبکهها سخن میگویند از ماهیت و مأموریت واقعی این شبکههای اجتماعی باخبر باشند. واقعیت این است که کسی در نظام جمهوری اسلامی با اصل بهرهبرداری مردم از شبکههای اجتماعی با انگیزه ارتباطات بین فرهنگی مخالف نیست اما باید توجه داشت، این شبکهها
اولا؛ جمهوری اسلامی ایران را به رسمیت نمیشناسند و با کاربر ایرانی برخورد طلبکارانه و بهرهگیرانه دارند،
ثانیا: مهمترین کارکرد آنها- به اذعان خودشان- جاسوسی پیشرفته از کاربران میلیونی خود و مقابله نرم با نظامها و جریانات مخالف غرب تعریف شده است؛
درمتن احادیث و روایات ما برخی از سرخوشی ها و شادی ها کاذب و دروغین ذکر شده است که در واقع ناخوشی است ولی در این عصری که همه چیز نقاب ضد به چهره زده است شاید خیلی از ما با این خوشی ها سرمست هستیم و با لحظه ای تامل شاید به کنه قضیه پی ببریم.
1.شادى ناحق
2.دلخوشى به روى آوردن دنياى نكوهيده
3.دلخوش بودن به دانش، بدونِ ايمان
4.باليدن به گنهكارى
5.سرمست بودن از فراوانىِ مال
6.خوش بودن از ستايشهاى دروغين
7.دلخوشى حزبى
8.خوشحالى از كيفر دادن ديگران
9.خوشحالى از لغزش ديگران [1]
……………………………..
[1] . محمدی ری شهری، محمد، الگوي شادي از نگاه قرآن و حديث، دارالحدیث، 1391.
اسلام دین نشاط و شادابی
یک چیز بگویم که دل افراد غیرمذهبی آب شود. اسلام دین نشاط و شادابی است با غم و حزن که سبب رکود شود مخالف است. اگر گریه و عزاداری بر شهدا به خصوص سالار شهیدان امام حسین - علیه السلام- را جایز می داند، به این دلیل است که در دل آن حرکت و پویایی است، نه افسردگی. امام صادق(علیه السلام) فرمود: «در شادی ما شاد باشید و در حزن ما اندوهگین [1] ». امام در همین حدیث هم ابتدا شاد بودن را مطرح کردن. یعنی اصل بر بانشاط و شاد بودن است. دایره عوامل و اسباب نشاط و تفریح و شوخی بی نهایت است و فقط از بین آنها، قسم حرام را رد کرده است.
بوستان خنده و شوخی حلال، بسیار شادی زا و بزرگ است شوخی پنج فاز دارد:
متعالی: شوخی حکیمانه که در آن نیت الهی وجود دارد، حقی گفته شود و باطلی رد شود و یا از مظلومی دفاع شود و ظالمی را تباه کند.
مفید: حلال است و برای کسب نشاط و با نیت الهی است.
مباح: دروغ گفتن به شوخی به گونه ای که دیگران بدانند شوخی است.
مکروه: خنثی است و حلال. نه حرام نه مستحب و نه مکروه.
و مبتذل: حرام است مثل شوخی برای مسخره کردن یا تحقیر و اذیت کردن یک فرد یا یک قوم. شوخی با نامحرم با ترس افتادن در گناه و به قصد لذت جنسی. [2]
پی نوشت :
1 . خصال، ج2.
2 . آیین شوخی و قوانین خوشی، محمدحسین قدیری، نیز رک: نرم افزار شوخ طبعی ها و خکایات طلبگی، برای دانلود به سایت اسک دین دات کام انجمن نرم افزار رجوع کنید
آراستگي موهاي پيامبر(ص)
پيامبر دستور دادند که به بهداشت موي خود رسيدگي كنيد. اگر برايتان دشوار است كوتاه كنيد. ايشان وقتي موهايشان را بلند ميگذاشتند آنها را چرب ميكردند و پارچهاي بر دوش خود ميانداختند تا لباسهايشان چرب نشود.
لباس قرمز امام حسين(ع)
شخصي كه به ملاقات امام حسين -ع- رفته بود، ديد، امام حسين لباس قرمز پوشيده با تعجب گفت شما هم از اين كارها ميكنيد؟ امام فرمودند در خانه براي همسرم ميپوشم. عدهاي مهمان ايشان شده بودند اشتباهي وارد اتاقي شدند كه تزيين شده بود امام آنها را به اتاق خود كه ساده بود راهنمايي كردند و گفتند ما مهر زنان مان را ميدهيم تا با آن هر گونه كه خواستند اتاقشان را تزيين (نه تجملگرايي اشرافي) كنند.
حجاب مردان
بسياري از مردان گمان ميكنند كه حجاب فقط مخصوص زنان است. در هر حالي كه اگر لباس، عطر و آرايش مرد محرك شهوت زنان غير از همسرش شوند، اشكال شرعي دارد. [1]
…………………………..
[1] . نرم افزار نيش ها و نوشها، مرکز ملي پاسخگويي به سؤالات ديني.
بشرني السيد القائد بالاسلام
آقاي جرج جرداق مسيحي اهل لبنان و صاحب كتاب «الامام علي عليه السلام صوت العدالة الانسانية » كه نمي تواند سوار هواپيما شود، براي ديدن مقام معظم رهبري، مرز به مرز آمده بود تا به ايران رسيده بود . معظم له از او خيلي تجليل و تمجيد كرده، فرمودند: راجع به كتابي كه در مورد اميرالمؤمنين عليه السلام نوشتيد، من به عنوان فرزند اميرالمؤمنين عليه السلام از شما تشكر مي كنم، چرا كه شما اين كتاب را درباره پدر و مولاي ما نوشتيد . از آنجا كه حضرت امير عليه السلام هر كس را كه به ايشان خدمتي بكند، بي جواب نمي گذارد، يك پيشنهاد دارم .
جرج جرداق گفت: بفرماييد . ايشان فرمودند: كار شما ناقص است، پيشنهادم اين است براي اينكه صله حضرت علي عليه السلام به شما برسد، الاحسان بالاتمام، كارتان را تمام كنيد و اتمام كار شما به اين است كه درباره عمه سادات حضرت زينب عليها السلام كتابي بنويسيد . اگر اين كار را كرديد من به شما قول مي دهم كه حضرت علي عليه السلام شما را بي جواب نخواهد گذاشت . او هم قبول كرد و گفت اين كار را خواهم كرد . سپس بلند شد تا برود، من براي بدرقه ايشان آمدم، ايشان به من گفت: «بشرني السيد القائد بالاسلام; رهبر انقلاب مرا بشارت داد به اينكه مسلمان خواهم شد» «وان خدمة سيدتنا عليها السلام نتيجته هو الاسلام، صلته هو الاسلام; اينكه آقا فرمودند: بدون صله نخواهد گذاشت، اين مژده را ايشان به من دادند كه در آينده مسلمان خواهم شد .»
حجة الاسلام والمسلمين موسوي كاشاني (از اعضاي بيت)
آیتالله صافی گلپایگانی(دامت برکاته) شعری به مناسبت 8 شوال سالرزو تخریب قبور ائمه بقیع سروده است، این شعر به شرح ذیل است:
خوش آن نسیم که مىآید از کنار بقیع
خوشا هواى روان بخش و مُشکبار بقیع
فرشتگان ز زمین مىبرند سوى بهشت
براى غالیهی حوریان غبار بقیع
اگر که طور تجلّى ز صدق مىطلبى
بیا به گلشن روحانى دیار بقیع
دریغ و درد که از ظلم دشمنان خدا
خراب شد همه آثار بىشمار بقیع
تغيير
کشيشي هنگام مردن گفته بود وقتي بچه بودم دلم مي خواست دنيا رو عوض کنم.بعد فکر کردم دنيا خيلي بزرگه و بايد کشورم رو عوض کنم.توي نوجواني به خودم گفتم کشورم هم زيادي بزرگه و بايد کاري واسه تغيير شهرم بکنم.
جوان که شدم فکر کردم شهرم هم زيادي گنده است و بايد محله ام رو دگرگون کنم.به ميانسالي که رسيدم تصميم گرفتم از خانواده ام شروع کنم.و حالا در واپسين لحظه هاي عمر مي بينم که بايد از همون اول از خودم شروع مي کردم. اگه اين کار رو کرده بودم تا حالا تونسته بودم به سهم خودم ؛ خانواده ام ، محله ام ، شهرم ، کشورم و جهان رو تغيير بدم.
عزيز دلم نکنه بخوايم بجاي خودمون ، ديگران رو تغيير بديم.نکنه بجاي گرفتن آينه به سمت خودمون ، همش ذره بيني به سمت ديگران بگيريم.نکنه بخوايم همه چيز و همه کس عوض بشن و خودمون تکون کوچکي هم نخوريم.
نکنه گمون کنيم تحول يعني عوض کردن ديگران. نه ، بايد بدونيم قطعا با عوض کردن خودمونه که دنياي پيرامون ما هم عوض مي شه. [1]
…………………….
[1] . نرم افزار شوخ طبعي ها و حکايات طلبگي،
تجارب مشاورهاي و آموزههاي ديني ميگويند: مرداني كه به آراستگي خود توجهي نميکنند و لباس و بدنشان بوي بد ميدهد، سر عفت زنانشان در خطر است،
امام رضا-علیه السلام- فرمودند: زنان بنياسرائيل به بيعفتي كشيده شدند، چون مردانشان به آراستگي و نظافت خود رسيدگي نميكردند. بسياري گمان ميكنند فقط زن بايد آراسته باشد. امام موسي بن جعفر(علیه السلام) موهايشان را رنگ و خضاب ميكردند، از ايشان علت را پرسيدند، فرمودند: تو دوست داري همسرت ژوليده باشد؟
لباس داخل خانه
مردان بايد در داخل خانه هم لباس مناسب بپوشند. لباسي كه سبب نشاط همسر و فرزند شود و به عفت همسرشان كمك كند. جويا شدن نظر همسر در اين مورد بسيار پسنديدهاست. اگر چه مناسب نيست، مرد در جامعه هر لباسي را بپوشد و لازم است براي حفظ عفت اجتماعي، حجاب خود را داشته باشد، ولي براي همسرش ميتواند از مدلها و رنگهاي لذتبخش و مسرتبخش که متناسب با شأن مرد است، استفاده كند. بسياري از زنان و دختران از مردان و پدرانشان به دليل پوشيدن پيژامهها و زيرپوشهاي رنگباخته عهد قاجار و مندرس شكايت دارند.همچنين بوي بد دهان و سيگار نيز سبب آزار زنان ميشود كه بسياري مردان متوجه نيستند كه فضاي دهان يكي از كانونهاي مؤثر در ايجاد مهر و عشق در روابط زناشويي است و اشتراكي است و حق آلوده كردنش را ندارند. البته خانمها هم بايد به بهداشت دهان خود توجه داشته باشند. [1]
……………………..
[1] . نرم افزار نيش ها و نوش ها، مرکز ملي پاسخگويي به سؤالات ديني.
روان شناسان دنیا انسان را دارای سه بعد می دانستند، بعد زیستی و بعد اجتماعی و بعد روانی. در سال های اخیر بعد معنویت را هم به آن اضافه کرده اند.
قرآن ذکر را مایة آرامش می داند و علمای ربانی، آرامش و عمر طولانی دارند.
حس پرستش، معنایابی، حقیقت جویی، کمال خواهی و میل به زیبایی از ابعاد فطری انسان است.
دین به زندگی، درد، رنج، کار و حتی مرگ معنا می بخشد.
جوان و نوجوان با «بحران هویت» در مسیر رشد روبرو می شود که تا رسیدن به تعادل شناختی خودش مضطرب است. او می خواهد ارزش ها و باورهایی را که از والدین دریافت کرده است تخریب کند و از نو با تفکر خود بازسازی کند. به همین دلیل است که کارشناسان اسلام شناس می گویند اصول دین تقلیدی نیست بلکه تحقیقی است.
فردی رفت پیش پزشک و گفت من هر بار که چای شیرین میخورم چشمم درد میگیرد. پزشک به منشی خود گفت: لیوانی چای و کمی شکر بیاورید. آن را به مرد داد که بنوشد، مرد شکر را در لیوان چای ریخت و با قاشق شروع به هم زدن کرد و سپس لیوان را به سمت دهان خود برد. هر بار که لیوان چای شیرین را مینوشید قاشق به درون چشمش می رفت و صدای ناله اش بلند میشد. پزشک نگاهی کرد و گفت قاشق را از داخل لیوان در آور و چای را بنوش!
خیلی از مشکلات اجتماعی خانواده های ما از همین قسم است.مشکلاتی که خودمان بوجود آورده ایم و حال مینالیم. فرهنگ ازدواج را سخت کرده ایم و حالا از بالا رفتن سن ازدواج و مشکلات روانی و اجتماعی که از این مساله ایجاد شده است گله و شکایت داریم.
امسال ماه رمضان به اتفاق همسرم ، دختر و پسرم برای تبلیغ راهی یکی از دانشگاه های تهران شدیم.
ده سالی بود که از تهران رفته بودم و رفت و آمدم در این مدت فقط برای دید و بازدید از اقوام بود و کوتاه مدت؛ البته از زرق و برق تهران و شکل و ظاهرش بی بهره نبودم.
توی این یک ماهه با انواع و اقسام شبهات و سوالات عجیب و غریب روبه رو بودیم و بعضی از آنها دود را از کله مان بلند می کرد شبهاتی که از پایه همه چیز را نشانه رفته بود و به اندازه ای کاری عمل کرده بود که حتی بچه مذهبی های دانشگاه هم از آن صحبت می کردند.
شبها تا دم دمای سحر همسرم توی خوابگاه ها بود و وقتی برمی گشت از سوالاتی می گفت که بعد از 10 ، 15 سال توی حوزه بودن هنوز چیزی از اون نشنیده بودیم…
عمر عقاب از همه پرندگان نوع خود درازتر است، عقاب مي تواند تا 70 سال زندگي کند، ولي براي اينکه به اين سن برسد بايد تصميم دشواري بگيرد. زمانيکه عقاب به 40 سالگي مي رسد:چنگالهاي بلند و انعطاف پذيرش ديگر نمي توانند طعمه گرفته را نگاه دارند. نوک بلند و تيزش خميده و کند مي شود و شهبال هاي کهن سالش بر اثر کلفت شدن پرها به سينه اش مي چسبند و پرواز براي عقاب دشوار مي گردد. در اين هنگام عقاب تنها دو گزينه در پيش روي دارد:
-يابايد بميرد(بترسد و کاري نکند)
-يا آن که فرايند دردناکي را که 150 روز به درازا مي کشد پذيرا گردد(بترسد ولي…. اقدام کند)
اى مفضل ! درباره خوابها و حكمت درهم آميختگى راست و دروغ آن نيك بينديش. اگر تمام خوابها راست و صادق بود همه مردم پيامبر (و از اخبار غيب آگاه ) بودند و اگر تمام آنها نادرست و كاذب بود، چيزى زايد و بى معنى بود و سودى نداشت . از اين رو گاه راست است و مردم از آن سود مى برند و با آن به سوى نيكى مى روند و از بدى پرهيز مى نمايند و بسيارى از آنها نيز دروغ است تا بر خوابها اعتماد كامل نشود.
……………………………..
پي نوشت :
رک: کتاب توحيد مفضل ازامام صادق (ع)، نشر جمال، قم. توحيد مفضل (شگفتي هاي آفرينش)،مفضل بن عمرترجمه :
http://www.islamicecenter.com/ketaabkhaaneh/IMAM_SAADIQ
دانشجويي مي گفت: خدا رحمت کنه آيت الله حاج آقا حسن فقيه امامي را، ايشان نقل کردند که روزي زنگ خانه به صدا در آمد گفتند پير زني با شما کار دارد بلندشدم رفتم دم در. گفتم:کاري داريد بفرماييد. پير زن گفت: حاج آقا من اين تسبيح را خريده ام بشماريد ببينيد دانههايش درست است. من هم گرفتم و شمرد و بهش دادم و گفتم: درست است ما را هم دعا کنيد.
وجود دو روايت، دليل چنين كاري است كه يكي، قول امام و ديگري، فعل امام است. امام صادق علیه السلام فرموده است: «فليقم و ليطلب من الله تعجيل فرجه؛ پس بايستد و از خدا تعجيل فرج را طلب كند»(منتخب الاثر، ص641).
درباره امام رضا علیه السلام نقل شده است: «وضع الرضا يده علي رأسه و تواضع قائماً و دعي له بالفرج؛ امام رضا دستش را بر روي سرش قرار داد و متواضعانه ايستاد و براي فرج او دعا كرد»(منتخب الاثر، ص640).
از اين دو روايت، معلوم ميشود هنگام برده شدن نام امام زمان علیه السلام بايد برخاست و براي حضرت دعا كرد. البته در روايت اول برخاستن را ويژه زماني ميداند كه لقب قائم ذكر شود و فقط بلند شدن و دعا كردن را ميرساند. اما روايت دوم، لقب خاص را نميرساند، بلكه هرگاه يادي از امام شود، بايد برخاست و دعا كرد و نيز علاوه بر اين در روايت دوم دست روي سر نهادن نيز بيان شده است.
امام صادق علیه السلام سبب اين كار را فرموده است: «زيرا غيبت ايشان طولاني است و چون رأفت امام به كساني كه دوستش دارند، زياد است، هركس او را به اين لقب ـ كه اشاره به دولت ايشان دارد و حسرت بر غربت ايشان را ميرساند ـ ياد كند، امام به او نظر ميكند و از جمله چيزهايي كه نشان تعظيم است، برخاستن بنده هنگام نگاه كردن مولا به او است.(منتخب الاثر، ص641).
از اين روايت معلوم ميشود، برخاستن، نشان تعظيم و احترام و بزرگ شمردن امام است و در مورد روايت دوم نيز هر چند كلام امام نيست، اما برداشت راوي ـ به عنوان كسي كه حاضر در مجلس است ـ همين تواضع است. راوي ميگويد: «وتواضع قائماً» يعني براي تواضع، امام به پا خاست. پس براي بزرگ شمردن امام و كوچك انگاشتن خود، چنين عملي انجام ميشود.
http://www.askdin.com/
برخي از امتحانات
1 - ترس
2 - گرسنگي
3 - ضرر مالي
4 - ضرر جاني
5 - آفات زراعت
6 - خير و شر
قال تعالي: «و لنبلونكم بشي ء من الخوف و الجوع و نقص من الاموال والانفس والثمرات »; «البته شما را به سختي هايي چون ترس و گرسنگي و نقصان اموال و نفوس و آفات زراعت بيازمائيم.»
و قال تعالي: «و نبلوكم بالشر و الخير» ; «شما را با بدي و نيكي مي آزمائيم.»
هدف از امتحان الهي
1 - تصفيه قلوب: «و ليبتلي الله ما في صدوركم و ليمحص ما في قلوبكم » ; «تا خدا آنچه در سينه پنهان داريد بيازمايد و هرچه در دل داريد پاك و خالص گرداند.»
2 - تصفيه نفوس: «ما كان الله ليذر المؤمنين علي ما انتم عليه حتي يميز الخبيث من الطيب » ; «خداوند هرگز مؤمنان را بدين حال كنوني وانگذارد تا آنكه بدسرشت را از پاك گوهر جدا كند.»
3 - شناخت مجاهدين: «و لنبلونكم حتي نعلم المجاهدين » ; «شما را امتحان مي كنيم تا مجاهدين شناخته شوند.»
4 - نيكوكاران: «الذي خلق الموت و الحياة ليبلوكم ايكم احسن عملا» ; «خدايي كه مرگ و زندگاني را آفريد تا شما بندگان را بيازمايد كه كداميك از شما نيكوكارتر است.»
نخست شرط ولي ابتلاي او به بلاياست بلا هميشه بدو مايل است و او متمايل
کوهنوردی می خواست از بلندترين کوه ها بالا برود.
او پس از سالها آماده سازی، ماجراجويي خود را آغاز کرد.
ولی از آنجا که افتخار کار را فقط برای خود می خواست،
تصميم گرفت تنها از کوه بالا برود.شب بلندی های کوه را تماماً در بر گرفت و مرد هيچ چيز را نمی ديد. همه چيز سياه بود. و ابر روی ماه و ستاره ها را پوشانده بود.
همانطور که از کوه بالا می رفت، چند قدم مانده به قله کوه، پايش ليز خورد،
و در حالی که به سرعت سقوط می کرد، از کوه پرت شد…
صفحات: 1· 2
به طور کلي ما از نظر خصوصيات شخصيتي وابسته به دو تيپ A و B هستيم.
افرادي که ويژگيهاي شخصيتي مانند: استبداد، حمايت کننده، احساساتي، تحمل ابهام، دلواپسي، نياز شديد به پيشرفت، خشونت، پرانرژي، رقابت جو، جاه طلب، بي حوصله و ستيزه جو و … را دارا هستند، به عنوان تيپ A مطرح ميشوند. روانشناسان شخصيت، تيپ A را به عنوان افراد پيچيده احساساتي تعريف ميکنند که در کساني ميتوان مشاهده نمود که همواره در يک حالت تهاجمي در کشمکش هستند و براي رسيدن به هدف با افراد و عوامل ديگر مقابله ميکنند و در مقابل شخصيت هايي که آرام ، صبور و ميانه رو هستند، به عنوان تيپ B مطرح ميشوند.
نتايج تحقيقاتي که براي روي انواع شخصيت ها صورت گرفته است، نشان ميدهد که تيپ A همبستگي بالايي با فشار عصبي و خطرات جسمي ناشي از آن دارد. کارکنان تيپ A فشار شغلي قابل ملاحظهاي را تحمل ميکنند، اين افراد کساني هستند که :ساعتهاي طولاني تحت فشار عصبي وقت و حجم زياد کار فعاليت ميکنند و معمولاً کار را شبها و در اوقات تعطيل به خانه ميآورند و قادر به استراحت نيستند ؛ مرتباً خود را مقايسه ميکنند و استانداردهاي بالاي بهره وري را براي خود منظور ميدارند. همچنين آنها بيشتر به وسيله شرايط کار سرخورده ميشوند، از کارهاي ديگران خشمگين ميگردند و مورد سوء تفاهم روساي خود قرار ميگيرند. نتايج يک تحقيق در آمريکا نشان داده است که 60 درصد مديران امارگيري شده تيپ A و 12 درصد تيپ B هستند. تفکر عموم بر اين است که افراد تيپ A آمادگي بيشتري نسبت به بدترين نتايج فشار عصبي يعني حملههاي قلبي دارند. يک افراد تيپ A احتمالاً عمر مفيدشان طولانيتر است ؛ او اظهار داشته که کار آلوده بودن، هميشه عجله داشتن، متعرض بودن به ديگران، لزوماً چيز بدي براي قلب نيست اما آنچه براي قلب مضر است اين است که ميزان بالايي خصومت و عصبانيت داشته باشيد و هنگامي که با افراد روبه رو ميشويد زحمت پنهان کردن آن را به خود ندهيد. [1]
پي نوشت :
[1] . قوانين شوخي و شادي، کتابخانه سايت اسک دين.
پیوند: http://www.rajanews.com/
موضوع كانديداتوري در انتخابات رياست جمهوري يازدهم در دورههاي گذشته به صورت كمتر و در اين دوره به صورت نمايانتري با موضوع «احساس تكليف» براي پذيرش اين امر خطير گره خورده است به نحوي كه بسياري از چهرهها به دليل احساس تكليف وارد اين عرصه شده و در انتخابات رياست جمهوري اقدام به ثبت نام نمودهاند.
به گزارش رجانيوز، اما اينكه اين موضوع تا چه ميزان ميتوان ملاك و معيار محكمه پسندي براي حضور در انتخابات باشد جالي بحث و بررسي دارد. موضوع كه آيت الله قرهي با بيان خاطرهاي از مرحوم بهاءالديني آنرا به گونهاي متفاوت از آنچه كه امروز به صورت باور عمومي رايج شده است عنوان ميكند.
آیتالله روحالله قرهی از اساتيد حوزه و دانشگاه و از معلمان اخلاق تهران در آخرين جلسه اخلاق خود به موضوع «شر» پرداخت که در خلال آن خاطرهاي خواندني از مرحوم آيت الله العظمي بهاءالديني نقل كرد، خاطرهاي كه اين روزها شايد بيشتر به كار آيد. آيت الله قرهي اين جانباز 70 درصد دفاع مقدس، كه علاوه بر دروس حوزوي و دريافت اجازه اجتهاد از آيتالله مرعشي نجفي، مدرك دكتراي فلسفه غرب را از دانشگاه هامبورگ دريافت كرده است، در بيان خاطره خود آورده است:
«محضر آیتالله العظمی بهاءالدّینی بودیم. موقع استراحت ایشان بود امّا یکی از آقایان - که روحانی بود -اصرار داشت که میخواهم ایشان را ببینم و کسب تکلیف کنم. ایشان فرمودند: بیا، آمدند، فرمودند: حرفتان را بگویید. آن شخص گفت: جلوی این دو نفر بگویم؟ آقا فرمودند: بله، جلوی همینها بیان کنید. گفت: میخواهم برای مجلس، کاندیدا شوم. آقا فرمودند: اگر احساس میکنی بهتر از دیگران هستی و میتوانی کار کنی، نرو!
آن شخص تعجّب کرد. ما هم تعجّب کردیم؛ چون معمولش این است که میگویند: اگر احساس کردی در کار کردن بهتر از دیگران هستی و احساس تکلیف میکنی؛ جلو برو امّا ایشان فرمودند: اگر احساس میکنی که بهتر از دیگران هستی، جلو نرو!
گفت: آقا! چرا؟ آقا فرمودند: برای اینکه اگر گفتی: چون من بهتر میفهمم و بهتر متوجّه میشوم؛ پس باید خودم را در معرض رأی قرار بدهم؛ این، یعنی خودبزرگبینی و خودبینی و بدان اگر در این حال، وارد شوی، دیگر نه تنها اثر مثبت برای تو ندارد، بلکه بر عجب و خودبینی و تکبّرت افزوده میشود - تعبیر خیلی عجیبی بود که ایشان بیان کردند -
جرأت کردیم، عرضه داشتیم: آقا! پس چه کسانی باید وارد شوند؟
فرمودند: اگر به من باشد میگویم آن عدّه که علمای ربّانی به آنها تکلیف کنند و خودشان برای خودشان احساس تکلیف نکنند. چون وقتی احساس تکلیف کردند، یعنی احساس کردند خودشان نسبت به دیگران برترند و همین احساس برتری نسبت به دیگران، خودبینی است که این همان شرّ اعظم است - تعبیر شرّ اعظم برای خودبینی را ایشان بیان فرمودند
اگر کسی فکر کند من بهتر میفهمم، من بهتر متوجّه میشوم، من بهتر از دیگرانم و …؛ این یعنی در بستر اخلاق رشد نکرده است. لذا آن موقع است که دیگر همه شرارتها آرام آرام، - به تعبیر امروزیها- به صورت جنگ نرم، در وجودش ورود پیدا میکند؛ همان چیزی که قرآن به عنوان وسواس بیان میکند «وسواس الخنّاس»، همان چیزی که «همزات الشّیاطین» بیان میشود، آن همزاتی که اینقدر نرم و بیصدا است و چنان آرام نفوذ پیدا میکند که یکدفعه میبیند همه شرارتها در وجودش قرار گرفته؛ چون خودخواه و خودبین بوده است. لذا اولیاء خدا میگویند: باید از شرّ اعظم (خودبینی) بیرون رفت.»
حجت الاسلام والمسلمین قَرَهی، درباره اوج ساده زیستی امام، در نقل خاطره ای می گوید:
«در بیرونی منزل امام، یعنی اتاقی که شب ها آقا تشریف می بردند برای ملاقات مردم، تعدادی فرش های ناقص بود و قسمتی از اتاق نیز خالی از فرش بود. من خدمت امام عرض کردم که آقا اجازه بدهید یک فرش برای اینجا تهیه کنیم. ایشان فرمود: از توی اندرونی بیاورید. عرض شد:آنجا گلیم است و با اینجا جور نیست و نامتناسب است. امام فرمود: مگر منزل صدر اعظم است.به امام عرض کردم که منزل فوق صدر اعظم است، منزل امام زمان(عج) است. امام فرمود: منزل امام زمان هم معلوم نیست چی افتاده است».
بنام آنكه نام دلربايش
بود درمان درد بندگانش
به لب ذكر شفابخش تو دارم
خدايا هر چه دارم از تو دارم
دلت را با خداوند آشنا كن
زعمق جان خدايت را صدا كن
بكن هر كار را با نامش آغاز
خداي مهربان از خود رضا كن