رسانه و رسالت!!!
یک برنامه تلوزیونی رسالت عظیمی دارد؛ ولی متاسفانه در اغلب برنامه های ما این رسالت به ورطه غفلت سپرده شده است. برنامه ها با چابکی زائدالوصفی گوی سبقت را از هم ربوده اند تا به تقلید از برنامه های ماهواره ای، یا فقط آموزش آشپزی و خانه داری داشته باشند یا بیان مسائل روانشناسی. گاهی هم این برنامه ها می شود پاتق خواننده هایی که در غنا بودن آهنگ هایشان جای هزار تامل است؛ گاهی هم محل خودنمایی هنرپیشه هایی که فقط برای به رخ کشیدن مد لباس و ظاهرشان آمده اند و گاهی هم جایی برای خودنمایی ورزشکارانی که قهرمانی را فدای پهلوانی کرده اند. البته در همه موارد فوق استثنائاتی وجود دارد.
درحالیکه برنامه های رسانه ملی باید برای به تصویر کشیدن واقعیات زندگی و بازکردن گره از زندگی مردم باشد نه انداختن طنابی ضخیم به دست و پایشان که یا به دنبال درست کردن لازانیا و خرید پیتوتک برای بچه ها باشند و یا پرداختن به دل خودشان که این مد را بخرم، اون کرم لک بر صورت، اون دستگاه لاغر کن شکم ویا فلان قابلمه ضد خش و…. الحمدلله که جلوه گری زنان و دختران هم در تبلیغات و برنامه های رسانه ملی غوغا می کند.
ولی دراین میان
برنامه ای شروع به کار می کند که وقتی پشت صحنه اش را می بینی همه جوان هستند و عاشق کار شان؛ تیپ و ظاهرشان شاید جین پوش باشند و مد روز، ولی از همه آن مسئولینی که فقط در سخنرانی ها دغدغه فرهنگ جامعه را دارند ولی کاری از پیش نمی برند؛ بهتر عمل کردند. بازده این برنامه؛ شاد شدن دل مادری که نوزاد 9 ماهه اش را گم کرده بود، بازگشت شهید گمنامی به دامان خانواده چشم در راهش، التیام زخم دل هزاران غمدیده، قوت بخشیدن به انگیزه های از دست رفته و دراز شدن دستانی به یاری همنوع و هم وطن و …
بله برنامه سازان رسانه ملی باید این برنامه را سرلوحه کار خود قرار دهند و با انگیزه ای خدایی شروع به کار کنند تا فرهنگ ساز باشد و فرهنگی ساز نه فرهنگ سوز و بی فرهنگ ساز.