من همه جا چادری ام!!!
خیلی وقت بود که منتظر اتوبوس ایستاده بودم تا از شهر خودمون به تهران بیایم؛ در مدتی که منتظر بودم، دختر محجبه و چادر به سری هم مثل من انتظار اتوبوس را می کشید، دیده بودم پدر و مادری با ظاهری مذهبی او را توی ترمینال گذاشته بودند و در این زمان انتظار هم تلفن همراه دختر زنگ می خورد و او می گفت هنوز منتظر است و اتوبوس نیامده، گویا مادرش جویای حالش بود. بالاخره اتوبوس رسید وراهی تهران شدم، من جایی در جلو و آن دختر صندلی ای در انتهای اتوبوس را برای نشستن انتخاب کرد و تا تهران دیگر او را ندیدم، در ترمینال تهران وقتی پیاده می شدم کمی که دقت کردم دختری شبیه به او دیدم ولی این دختر دیگر چادری و محجبه نبود!؟ و با تلفن همراهش در حال مکالمه بود؛ “مامان جان نگران نباش من رسیدم تهران و دارم می رم دانشگاه"!!!
بسیاری از ما والدین نگران هستیم که فرزندمان اگر در محیط های نامناسب قرار گرفت نتواند خود را کنترل کرده و دچار آسیب شود. برای این منظور بهترین راهکار آن است که او را در مقابل این آسیبها واکسینه کرده و این کار جز با ایجاد خودکنترلی دراو، فراهم نخواهد شد. اگر کنترل درونی باشد همچون چشمه ای است که خود آب داشته و آب از آن میجوشد اما اگر کنترل فرزندمان بیرونی باشد در واقع چشمه ی خشکیده ای است که با سطل در آن، آب ریخته می شود. کنترل درونی این قدرت را به فرزند ما میدهد که خود مسئولیت رفتارش را برعهده گرفته و در بزنگاه های آسیب خود را کنترل کند.
دروني کردن انگيزهها
یکی از روش های موثر در خودمهارگری کودکان درونی کردن انگیزههای آنان میباشد. تجربه نشان داده، که براي لذت بردن از يک فعاليت دو راه وجود دارد، دروني و بيروني. براي مثال ممکن است که شما کتابي را مطالعه کنيد، تا در مسابقهاي که برگزار شده است برنده شويد، در اين حالت انگيزه شما بيروني است. اما اگر همين کتاب را فقط به اين خاطر که کتاب جالبيست و شما به آن علاقه داريد مطالعه کنيد، انگيزه شما دروني خواهد بود. در واقع هر فعاليتي ميتواند انگيزه آن دروني و يا بيروني باشد.
انگيزه دروني باعث ميشود، کودک فعاليتهايش را بدون آنکه او را مجبور کنید به درستي و به موقع انجام دهد، و ديگر نيازي به کنترل مداوم او نيست. همچنين افرادي که انگيزه دروني دارند، خلاقتر بوده و فعاليت مورد نظر را با دقت و ظرافت بيشتري انجام مي دهند.
در مقابل آنجايي که انگيزه کودک شما بيرونيست، او تنها به فکر بدست آوردن جايزه بوده و سعي ميکند، کارش را هرچه سريعتر تمام نمايد و وقت کمتري صرف آن ميکند لذا خلاقيت و ابتکاري نيز به خرج نميدهد. در اين صورت اگر محرک بيروني برداشته شود ديگر کودک رغبتي به انجام آن کار ندارد.
حال شما پدر و مادر محترم، اگر ميخواهيد کودکانتان خود جوش بوده و نيازي به کنترل و حضور دائمي شما نداشته باشند، سعي کنيد تا انگيزههاي آنان را دروني کنيد. در اين صورت، شما مي توانيد آسوده خاطر باشيد که کودکانتان آنچه را ميخواهید، خودشان انجام خواهند داد.
نکته مهمی که باید به آن توجه داشته باشید، این است که در بسیاری از مواقع نحوه ارائه پاداش تأثير به سزايي در دروني کردن يا بيروني کردن انگيزهها دارد. مارک لپر و همکارانش آزمايشي انجام دادند که نتايج آن قابل توجه است. در اين آزمايش سه گروه کودک پيش دبستاني که علاقه زيادي به نقاشي داشتند انتخاب شدند و از آنها خواسته شد که نقاشي بکشند، منتهي به گروه اول پاداشي نشان داده شد و از آنها خواسته شد که بخاطر بُردن پاداش نقاشي کنند (انگيزه بيروني). به کودکان گروه دوم گفته شد که اگر دوست دارند نقاشي کنند (انگيزه دروني). از کودکان گروه سوم نيز خواسته شد که اگر دوست دارند نقاشي کنند اما پس از پايان کار به صورت غير منتظره به آنها جوايزي داده شد.
يک هفته بعد آزمايشگران فعاليت نقاشي را در کلاس برقرار کردند تا کودکان به خواست خودشان نقاشي کنند يا نکنند. نتايج نشان داد کودکاني که براي پاداش، نقاشي کشيده بودند نسبت به قبل از آزمايش، علاقه بسيار کمتري براي نقاشي کردن داشتند، تا کودکاني که پاداشي نگرفته بودند يا پاداش غير منتظره دريافت کرده بودند. همچنين در طول مدت اين يک هفته کودکاني که براي پاداش، نقاشي کرده بودند به نحو چشم گيري وقت کمتري را در مقايسه با کودکان دو گروه ديگر، صرف نقاشي کردند.
نتايج اين آزمايش نشان داد که ارائه پاداش ميتواند انگيزه کودک را بيروني کند. حال اين سوال مطرح ميشود که آيا پاداش هميشه اين گونه است، يا خير؟
در جواب باید بگوییم، پاداشها همیشه انگیزه درونی را کاهش نمیدهند. بلکه در صورتی این اتفاق میافتد که:
• کودک انتظار پاداش داشته باشد. اما اگر کودک انتظار پاداش نداشته باشد و شما به او پاداشی بدهید در انگیزه درونی کودک خللی ایجاد نمیشود. اگر کودکتان به درست کردن کاردستی علاقه دارد و این کار را با اشتیاق انجام میدهد، در واقع انگیزه او درونیست، اما به محض اینکه برای این کار جایزهای قرار میدهید، انگیزه او را بیروی کردهاید و دیگر او بخاطر خودش این کار را انجام نمیدهد و قصدش گرفتن جایزه خواهد بود. اما میتوانیم هر از چندی با دادن هدیهای به کودک از او قدردانی کرده و تشویقش کنیم. این نحوي تشویق به دليل آنكه از پيش به كودك اطلاع داده نشده، دیگر باعث بیرونی شدن انگیزه او نمیگردد.
• زمانی که انجام تکلیف با پاداش داده شده تناسبی نداشته و پاداش چشمگیرتر باشد. زیرا هر چه پاداش مورد انتظار کودک چشمگیرتر باشد توجه او از انجام عمل به سوی کسب پاداش بیشتر میگردد، در این صورت کودک به دنبال یادگیری و خلاقیت در آن عمل نمیباشد بلکه تنها فکر او گرفتن جایزهایست که به او وعده داده شده است.
• هنگامی که پاداشها مادی (مانند پول، جایزه و غذا) باشند. اين نوع پاداشها انگیزه درونی را کاهش میدهند. حال آنکه پاداشهای غیر مادی نظیر تحسین، تشویق کلامی و نگاهی محبت آمیز همراه با لبخند این مشکل را ندارند و باعث کاهش انگیزه درونی نمیشوند. پس پاداشها همیشه انگیزه درونی را کاهش نمیدهند بلکه در صورتی این اتفاق میافتد که انگیزه درونی اولیه کودک، بالا باشد و ما به او وعده یک پاداش مادی و چشمگیر را بدهیم.
البته شما والدین محترم، باید به این نکته نیز توجه داشته باشید؛ در مواردی که انگیزه کودک برای یک فعالیت پایین است میتوانید براي بالا بردن انگيزه او جهت شروع آن فعاليت، در ابتدا از دادن پاداشهاي مادي استفاده کنيد. اما بايد اين پاداشها به تدريج کم شده و هر از گاهي صورت پذيرد. البته هيچگاه نبايد پاداشهاي غير مادي(تحسین، تشویق کلامی و…) را فراموش کرد، زيرا اين پاداشها علاوه بر آنکه باعث ترغيب بيشتر کودک براي انجام فعاليتها و کارهايشان ميشود، احساس ارزشمند بودن را نيز در او تقويت کرده و اعتمادبهنفس را افزايش ميدهد.
دو عامل موثر در انگيزش دروني
براي اينکه کودک يک فعاليت را بدون دخالت ديگران و به صورت خودانگيخته انجام دهد، نياز به اين است که:
• از انجام آن عمل به او احساس شايستگي دست دهد. اين احساس، در انگيزه دروني کودک مؤثر بوده و ميتواند رغبت او را براي انجام آن عمل افزايش دهد. براي افزايش احساس شايستگي ميتوان از تحسين کلامي استفاده کرد. تحقيقات نشان داده است که هرچه احساس شايستگي بيشتر باشد، انگيزه دروني نيز بيشتر خواهد بود.
• در انجام آن فعاليت از خودمختاري بيشتري برخوردار باشد. هر چه کودک از خودمختاري بيشتري در انجام يک عمل برخوردار باشد، انگيزه دروني او نيز بيشتر ميشود، زيرا در اين صورت، آن کار را متعلق به خود دانسته احساس آزادي عمل بيشتري ميکند. حال آنکه هيچ کس دوست ندارد، کاري را به اجبار انجام داده و آلت دست ديگري باشد. بهترين کارها اگر به اجبار باشد، انجامش حالت خوشايندي را در فرد ايجاد نميکند. برای مثال، اگر ميخواهيد به مهماني برويد، و کودک سه ساله شما سعي ميکند که خودش لباسهايش را بپوشد، شما ميتوانيد با تحسين و دادن حق انتخاب به او «آفرين به وحيد که خودش مي خواد لباساشو بپوشه، حالا وحيد جان، هر کدوم از اين سه تا لباس رو که مي خواي بردار»، انگيزه درونيش را تقويت کنيد. در اين صورت مي توانيد اميدوار باشيد که او هرچه سريعتر لباس پوشيدن را خواهد آموخت.
………………………………….
م.همتی-مشاور