• خانه 
  • تماس  
  • فهرست مطالب 

.

طبیعت

 

هفت گام تا اظهار وجود

13 اردیبهشت 1392 توسط همتی

ابراذ وجود
یکی از مهارت‌های مهم در زندگی ما و شما مهارت اظهار وجود است. منظور از این مهارت آن است كه شخص بتواند به سهولت افکار، احساسات و برداشت‌هاي خود را ابراز كند. با داشتن این مهارت شما می‌توایند  از حقوق خود دفاع کرده و احساسات شخصي خود را بيان كند.
بسیاری از ما گمان می‌کنیم که برای پذیرفته شدن درجمع باید همواره با آنها همراهی کرده و نظراتشان را تائید کنیم. حال آنکه این فکر خطاست. زیرا اگر شما برای مدتی همواره با جمع موافقت کرده و هر آنچه گفتند، هر چند برخلاف میلتان، بپذیردید، به تدریج آنها دیگر برای شما ارزشی قایل نشده و از شما جویای نظر نمی‌شوند. و یا به عبارتی اصلا شما را به حساب نمی‌آورند. زیرا این نگرش در آنها شکل می‌گیرد که او از خود استقلال رأیی ندارد و به جای شما تصمیم می‌گیرند. پس اگر می‌خواهید، در گروه دوستانتان دارای احترام بوده و برایتان ارزش قایل شوند، اگر می‌خواهید، شما را نیز در تصمیم‌گیری‌ها شرکت دهند، این مهارت را یاد گرفته و به کار برید.
گام اول: رفتار قاطعانه را تمرين کنید.

صفحات: 1· 2

 1 نظر

تربیت قطره‌ای

13 اردیبهشت 1392 توسط همتی

 تربیت

روزى از سهل شوشترى، كه از عرفاى بزرگ و اهل كرامات بود، پرسيدند: چگونه به اين مقام و مرتبه رسيدى؟ پاسخ داد: «در كودكى نزد دايى‌ام زندگى مى كردم. وقتى هفت ساله بودم، نيمه شب براي قضاي حاجت، به ناچار از رخت خواب برخاستم و به دست‌شويى رفتم. وقتى برگشتم كه بخوابم، دايى‌ام را ديدم كه رو به قبله نشسته، عبايى به دوش كشيده، عمامه‌اى دور سرش پيچيده و مشغول نماز خواندن است. از حالت او خوشم آمد. كنارش نشستم تا نمازش تمام شد، آن گاه از من پرسيد: پسر، چرا نشسته‌اى؟ برو بخواب!
گفتم: از كار شما خوشم آمده و مى‌خواهم پهلوى شما بنشينم گفت: نه، برو بخواب. رفتم و خوابيدم. شب بعد نيز از خواب بيدار شدم. باز هم دايى مشغول نماز خواندن بود. كنارش نشستم. به من گفت: برو بخواب. اصرار کردم،گفتم: دوست دارم هر چه شما مى‌گوييد، من هم تكرار كنم.
دايى‌ام مرا رو به قبله نشانيد و گفت: يك مرتبه بگو: «يا حاضر و يا ناظر» من هم تكرار كردم. سپس دايى گفت: براى امشب كافى است، حالا برو بخواب. اين كار چند شب تكرار شد و هر شب عبارت «يا حاضر و يا ناظر» را چند بار تكرار مى‌كردم. كم‌كم، وضو گرفتن را هم آموختم و پس از آن كه وضو مى‌گرفتم، هفت بار مى گفتم: «يا حاضر و يا ناظر».

صفحات: 1· 2

 نظر دهید »

تو باید نماز بخونی!!!

13 اردیبهشت 1392 توسط همتی

نماز و کودک

یکی از دوستان نقل مى‌كرد: «شخصى را مى‌شناسم كه پزشك متخصص تغذيه است، فردى است كه عِرق ملّى خوبى هم دارد و در آلمان زندگى مى‌كند. او مى‌گفت: پدر من از متديّنين سرشناس يكى از شهرهاست … او در مورد نماز با ما اين گونه رفتار مى‌كرد: با وجود آن كه در شهر سرد‌سيرى بوديم، صبح‌ها ما را از خواب بيدار مى‌كرد تا نماز بخوانيم و بعد خودش در اتاق ديگرى مشغول نماز خواندن مى‌شد. ما تدبيرى انديشيديم، تا از وضو گرفتن در آن هواى سرد خلاص شويم. بنابراين، بدون آن كه وضو بگيريم، در اتاقمان با صداى بلند نماز مى‌خوانديم، در حالى كه خوابيده بوديم.
بعد از چند بار، پدرمان فهميد و با كتك ما را وادار كرد كه وضو بگيريم و نماز بخوانيم. بعد از مدتى، ياد گرفتيم اين كار را بكنيم. مى‌رفتيم براى وضو گرفتن، ولى وضو نمى‌گرفتيم و مى‌آمديم نمازمان را مى‌خوانديم; مى‌ايستاديم و بلند بلند نماز مى‌خوانديم تا نشان بدهيم كه داريم نماز مى‌خوانيم. بدين گونه، پدرم من و خواهران و برادرانم را وادار به نمازخواندن مى‌كرد و الآن هيچ يك از ما نماز نمى‌خوانيم.»

صفحات: 1· 2

 1 نظر

يك ساعتِ ويژه

13 اردیبهشت 1392 توسط همتی

وقتی برای کودک
پدر دير وقت ، خسته از كار به خانه برگشت. دم در دختر شش ساله‌اش را ديد كه در انتظار او بود.
‐ سلام بابا! می‌تونم یه سئوال از شما بپرسم؟
‐ بله حتما ! چه سئوالي؟
‐ بابا! شما براي هرساعت كار چقدر پول مي گيريد؟ 4 هزار تومان
دختر كوچك در حالي كه سرش پائين بود آه كشيد. بعد به بابا نگاه كرد و گفت: مي شود هزار تومان به من قرض بدهيد؟
پدر عصباني شد و گفت: اگر دليلت براي پرسيدن اين سئوال، فقط اين بود، كه پولي از من بگيري كاملا در اشتباهی سريع به اطاقت برگرد و برو فكر كن كه چرا اينقدر خود خواه هستي. من هر روز سخت كار مي كنم و آن وقت تو این طور جواب زحمات من را می‌دهی.
دختر كوچك، آرام به اتاقش رفت و در را بست.
پدر یک ساعت بعد آرام شد و فكر كرد كه شايد با دختر كوچكش خيلي تند رفتار كرده است. به خصوص اينكه خيلي كم پيش مي آمد دخترش از او درخواست پول كند.پدر به سمت اتاق دخترش رفت و در را باز كرد.

صفحات: 1· 2

 1 نظر

اصل موضوع را فراموش نکنیم!!!!!!

13 اردیبهشت 1392 توسط همتی

نوزاد

خانمی طوطی ای خرید . اما روز بعد آن را به مغازه برگرداند. او به صاحب مغازه گفت این پرنده صحبت نمی کند . صاحب مغازه گفت : آیا در قفسش آینه ای هست ؟ طوطی ها عاشق آینه هستند ، آن ها تصویرشان را در آینه می بینند و شروع به صحبت می کنند . آن خانم یک آینه خرید و رفت .
روز بعد باز آن خانم برگشت . طوطی هنوز صحبت نمی کرد . صاحب مغازه پرسید : نردبان چه ؟ آیا در قفسش نردبانی هست ؟ طوطی ها عاشق نردبان هستند. آن خانم یک نردبان خرید و رفت .
اما روز بعد باز هم آن خانم آمد .
صاحب مغازه گفت : آیا طوطی شما در قفسش تاب دارد ؟ نه ؟ خب مشکل همین است . به محض این که شروع به تاب خوردن کند ، حرف زدنش تحسین همه را بر می انگیزد . آن خانم با بی میلی یک تاب خرید و رفت .
وقتی که آن خانم روز بعد وارد مغازه شد ، چهره اش کاملأ تغییر کرده بود . او گفت : «طوطی مرد
صاحب مغازه شوکه شد و پرسید : آیا او حتی یک کلمه هم حرف نزد ؟ آن خانم پاسخ داد :« چرا ، درست قبل از مردنش با صدای ضعیفی گفت آیا در آن مغازه غذایی برای طوطی ها نمی فروختند؟
سالها قبل مسئولین شیرخوارگاه ها متوجه شدند که نوزادان به علتی ناشناخته بیمار شده و می‌میرند. تحقیقات در این خصوص آغاز شد، اما نتیجه بسیار حیرت آمیز بود، علت فوت این نوزادان نبود محبت مادرانه و نداشتن تماس لمسی با مادر بود.
بله دوستان محبت برای نوزاد ما آنقدر حیاتیست که تحمل نبودن آن  به قدری برای او سخت است که بیمار شده و جان می‌دهد. البته برای محبت به فرزندانمان باید به این نکته توجه داشته باشیم که روش‌هاي ابراز محبت به آنها بسته به سنشان متفاوت است.

صفحات: 1· 2

 5 نظر
  • 1
  • ...
  • 29
  • 30
  • 31
  • 32
  • 33
  • 34
  • ...
  • 35
  • ...
  • 36
  • 37
  • 38
  • ...
  • 39
  • 40
خرداد 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30
31            

ادبستان

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • با اخبار
  • با ولایت
  • نکته های ناب
  • پیامک
  • با خاندان رسالت
    • میلاد نور
    • شهادت نور
  • روانشناسی
    • فرزندپروری
    • خانواده
    • مهارتهای زندگی
    • تحصیلی
  • در محضر خوبان
  • گلزار خوبان
  • با یک مناسبت
  • از زبان قلمم
  • در رساله

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس