.
سلام مامان قهرمانم
ا. اکرمي
ميدوني… من و آبجي ميخواستيم قشنگترين هديهرو برای مادرمون بخريم ولي نميدونستيم چي بخريم.
دختر خاله ميگفت برات مامان خوبم يه دست کامل لوازم آرايش بخريم… ميگفت اگه مامانت آرايش کنه، زخمهاي روي صورتش کمتر معلوم ميشه… ميگفت: زشته يه معلم با سروصورت زخمي سر کلاس بره… ميگفت: شاگردهاش ميفهمند شوهرش…
اما من ميدونم تو هيچوقت براي خودت از اين چيزها نميخري… آخه همشرو ميدي پول دارو و بيمارستان بابا… بابا هم که تو رو کتک ميزنه… فحش ميده… حرفهايي ميزنه که ما نميفهميم… فقط ميبينيم و گريه ميکنيم.
من و آبجي خوب ميفهميم که وقتي بابا موجي ميشه، تو دستاي مارو ميگيري و ميبري تو اتاق ديگه… بعد ميري تا بابا کتکت بزنه و موهاي قشنگتو بکشه… من و اون خوب ميدونيم چرا اين کارو ميکنه.
آخه اگه تو نري جلوي بابا، اون خودشو ميزنه… دست خودش نيست… تو هم چون بابارو خيلي دوست داري نميخواهي بابا خودشو بزنه… به قول خودت يه ذره از سهم فداکاريهاشرو ميدي… از ترکشهاي توي بدنش… از موجي شدنش… از…
صفحات: 1· 2
دوري و دوستي
يک ضربالمثل رايج اما اشتباه
ابوالفضل عليدوست ابرقويي
بعضيها ميگويند: ادامه دوستي يا پالايش آن از ناخالصيها در گرو محدوديت رفتوآمدهاست. وقتي رفتوآمدها زياد باشد، بروز اختلاف سليقهاي، سپس اختلاف ريشهاي، بعدها کدورت و دشمني و در نهايت قطع ارتباط، امري اجتنابناپذير است!
اينان معتقدند: اگر دو نفر يا دو خانواده هفتهاي دو بار با هم رفتوآمد داشته باشند، ميشود هشت ديدار در ماه، و هر سال حدوداً صد ديد و بازديد. اگر در يکپنجم اين ديد و بازديدها مطلبي پيش بيايد که با سليقة يکي از دو طرف همخواني نداشته باشد، اين دو نفر يا اين دو خانواده در يک سال با بيست مسأله اختلافبرانگيز روبهرو هستند!
با اين وصف، چرا املايي بنويسند تا ديگران از آن غلط بگيرند؟
اما يک سؤال
آيا صرف رفتوآمد زياد موجب بروز اختلافات و دشمنيهاست، يا نحوة خاصي از روابط و اصولاً خصوصيات و ويژگيهاي خاصي از رفتوآمدکنندگان؟
به دور از ذهنيت و گرايشي خاص به اين نتيجه ميرسيم که اصل رفتوآمدها، و مراودهها اختلافبرانگيز نيست، بلکه دخالت برخي ويژگيهاي شخصيتي افراد است که رفتوآمدها را تيره و تار ميکند و ادامه دوستيها را به محدود کردن رفتوآمدها مشروط ميسازد؛ صفاتي مانند: زيادهطلبي، تکبر، خودخواهي، و چشموهمچشمي.
صفحات: 1· 2
در اوايل طلبگي يک روز که از قم به اصفهان ميرفتم، همراه فردي که نميشناختم با راننده وانت نيساني همسفر شديم. در راه، آن مرد ناشناس خاطرهاي گفت که برايم عجيب بود. ميگفت اوايل انقلاب که بنزين سخت پيدا ميشد، در اتوبان تهران مشغول رانندگي بودم که فردي گالن به دست را ديدم که کنار پيکان استيشناش ايستاده، توقف کردم که ببينم چه ميخواهد. گفت: يا لطف کرده و به من بنزين بدهيد يا مرا تا پمپبنزين برسانيد.
عقب ماشين دو گالن بنزين داشتم. صندوق عقب را که باز کردم چشمش که به کلمن آب يخ افتاد، گفت «آب هم نداريم؟ 48 ساعت است اينجا با خانواده معطل هستيم.» کلمن آب را به همراه مقداري نان و مربا که در ماشين داشتم به او دادم که با خانواده بخورند، خودم هم مشغول چسباندن باک سوراخ ماشيناش شدم. بعد خداحافظي کردم و رفتم.
سالها بعد با کاميوني که خريداري کردم به طرف رفسنجان ميرفتم. نزديک رفسنجان ماشينم خراب شد. داخل شهر سراغ تعميرگاه ماشينهاي بزرگ را گرفتم. به محل تعميرگاه که رسيدم، شاگرد مکانيک گفت: او الان نيست. جلوي مغازه يک استيشن قديمي ديدم. منتظر ماندم. تعميرکار که آمد، پرسيد اهل کجايي؟ وقتي گفتم اصفهان، گفت «با خودم عهد کردهام اگر اصفهاني در راه ماند، هر چه بتوانم به او کمک کنم.» گفتم: چرا؟ گفت «چون يک بار در اتوبان تهران بيبنزين شدم و… يک اصفهاني به دادم رسيد.» تازه متوجه شدم همان پيکان استيشن که در راه مانده بود روبهروي مغازه است. به تعميرکار گفتم: و آن اصفهاني کلمن يخ هم به تو داد؟ پرسيد: چي ميگي؟ گفتم: و خودش باک ماشينات را هم چسباند؟ مکانيک تازه مرا شناخت و بعد با اصرار مرا به منزلش برد و در منزل خيلي عالي از ما پذيرايي کرد.
ميگفت «مزه آن نان و مربا هنوز زير زبانمان است.»
مقام معظم رهبري:
اسلام به معناي واقعي زن را تکريم کرده است. اگر روي نقش مادر و حرمت مادر در درون خانواده تکيه ميکند، يا روي نقش زن و تأثير زن و حقوق زن و وظايف و محدوديتهاي زن در داخل خانواده تکيه ميکند،به هيچ وجه به معناي اين نيست که زن را از شرکت در مسائل اجتماعي و دخالت در مبارزات و فعاليتهاي عمومي مردم منع کند. عدهاي بد و يا کج فهميدند؛ يک عده مغرض هم از اين کج فهمي استفاده کردند؛ کأنّه يا بايد زن، مادر خوب و همسر خوبي باشد يا بايد در تلاشها و فعاليتهاي اجتماعي شرکت کند. قضيه اينطوري نيست؛ هم بايد مادرِ خوب و همسر خوبي باشد، هم در فعاليت اجتماعي شرکت کند. فاطمه زهراسلام اله علیها مظهر چنين جمعي است؛ جمع بين شؤون مختلف.
صفحات: 1· 2
بررسيهاي علمي نشان ميدهد، که مشاهده تلويزيون و فيلمهاي مخصوص کودکان، براي رشد مغزي کودک مضر است.
به گفتة محققان، کودکاني که تلويزيون تماشا ميکنند قادر به پردازش تمامي تصاويري که ميبينند و صداهايي که ميشنوند، نيستند. دانشمندان خاطرنشان ميکنند: بيشترين آسيب تلويزيون بر مغز کودک مربوط به زماني است که تلويزيون جايگزين آموزشهاي پيراموني و بازي کودک با خواهر و برادر و همسالان خود شود.