• خانه 
  • تماس  
  • فهرست مطالب 

اثبات ولایت امام علی علیه السلام توسط امام رضا علیه السلام

26 شهریور 1392 توسط همتی

امام رضا عليه السلام در یکی از مناظرات خود به ابن رامين (فقيه )فرمود:
ابن رامين ! آن وقت كه پيامبر صلي الله عليه و آله از مدينه خارج شد، كسي را جاي خود نگذاشت ؟
ابن رامين : چرا علي را جاي خود گذاشت .
امام رضا  : پس چرا به اهل مدينه نفرمود خودتان كسي را انتخاب كنيد، چون انتخاب شما خطا نمي شود.
ابن رامين : حضرت پيامبر چون نگران بود اختلاف و درگيري در ميان مردم بيفتد.
امام : خوب چه عيبي داشت ، اگر هم اختلافي رخ مي داد، هنگامي كه از مسافرت به مدينه بر مي گشت آن را اصلاح مي نمود.
ابن رامين : البته عمل آن حضرت كه خود جانشين تعيين فرمود، با محكم كاري مناسب تر و منطقي تر بود.
امام : بنابراين براي پس از مرگ خود نيز حتما كسي راجاي خود قرار داده است ؟
ابن رامين : نه !
امام : آيا مرگ پيامبر صلي الله عليه و آله از مسافرتش مهم تر نبود؟
سفر دنيا كوتاه است و سفر مرگ طولاني و ابدي . پس چگونه شد كه هنگام مرگ از اختلاف امت خاطر جمع بود - جانشين تعيين نكرد - اما در مسافرت چند روزه دنيا خاطر جمع نبود - جانشين تعيين كرد - با اين كه خود آن حضرت زنده بود و مي توانست اختلافات را اصلاح نمايد.
ابن رامين در مقابل سخنان منطقي امام  نتوانست حرفي بگويد و ساكت شد (1)
1- بحار الانوار، ج 23، ص 75.




 نظر دهید »

اثبات ولایت امام علی علیه السلام توسط امام رضا علیه السلام

26 شهریور 1392 توسط همتی

امام رضا عليه السلام در یکی از مناظرات خود به ابن رامين (فقيه )فرمود:
ابن رامين ! آن وقت كه پيامبر صلي الله عليه و آله از مدينه خارج شد، كسي را جاي خود نگذاشت ؟
ابن رامين : چرا علي را جاي خود گذاشت .
امام رضا  : پس چرا به اهل مدينه نفرمود خودتان كسي را انتخاب كنيد، چون انتخاب شما خطا نمي شود.
ابن رامين : حضرت پيامبر چون نگران بود اختلاف و درگيري در ميان مردم بيفتد.
امام : خوب چه عيبي داشت ، اگر هم اختلافي رخ مي داد، هنگامي كه از مسافرت به مدينه بر مي گشت آن را اصلاح مي نمود.
ابن رامين : البته عمل آن حضرت كه خود جانشين تعيين فرمود، با محكم كاري مناسب تر و منطقي تر بود.
امام : بنابراين براي پس از مرگ خود نيز حتما كسي راجاي خود قرار داده است ؟
ابن رامين : نه !
امام : آيا مرگ پيامبر صلي الله عليه و آله از مسافرتش مهم تر نبود؟
سفر دنيا كوتاه است و سفر مرگ طولاني و ابدي . پس چگونه شد كه هنگام مرگ از اختلاف امت خاطر جمع بود - جانشين تعيين نكرد - اما در مسافرت چند روزه دنيا خاطر جمع نبود - جانشين تعيين كرد - با اين كه خود آن حضرت زنده بود و مي توانست اختلافات را اصلاح نمايد.
ابن رامين در مقابل سخنان منطقي امام  نتوانست حرفي بگويد و ساكت شد (1)
1- بحار الانوار، ج 23، ص 75.




 نظر دهید »

لقب رضا بای پیشوای هشتم

26 شهریور 1392 توسط همتی

معروف ترين لقب امام هشتم، رضاست. اما جالب است بدانيد که اين لقب را دشمن امام يعني مامون به آن حضرت داده بود. چنان که طبري و ديگران مي نويسند، بعد از ولايتعهدي امام، مامون دستور داد به نام آن حضرت سکه بزنند. روي اين سکه ها که الان درموزه آستان قدس است. نوشته شده:
«الامير الرضا وليعهد المسلمين علي بن موسي»

مامون، لقب رضا را از شعار «الرضا من آل محمد» گرفته بود که اشعاري است که اولين بار مختار درقيامش که به خونخواهي امام حسين علیه السلام بود، در کوفه از آن استفاده مي کرد(سال 76ق) اين شعار يعني «ما فقط به حکومت کسي از آل محمد راضي هستيم.» اين شعار را بعدها داعيان عباسي (کساني که براي قيام به نفع بني عباس وعليه بني اميه دعوت مي کردند، مثل ابومسلم خراساني) هم به کار بردند وحالا مامون مي خواست وانمود بکند که اوست که اين شعار و آرزوي قديمي را تحقق بخشيده است.
سياسي بودن اقدام مامون، از همان زمان هم برملا شده بود. ومثلاً دعبل خزاعي- شاعري که معاصر امام  و مامون بوده (متوفاي 246ق)- درشعري سروده است:
«ايا عجبا منهم يسمونک الرضا/ وتلقاک منهم کلحه وغضون»
يعني در تعجبم ازآنها که شما را «رضا» مي نامند ولي از جانب ايشان رنج ها وسختي ها به شما مي رسد.
حديثي هم از امام جواد در «عيون اخبار الرضا» هست که درجواب سوالي که مي گويد چرا پدر شما را رضا ناميده اند، فرموده اند: «زيرا مرضي (= مورد رضايت) خدا در آسمان ومرضي رسول خدا وائمه او درزمين بود». آن شخصي به سوالش اصرار مي کند. مي پرسد مگر باقي پدران شما مرضي خدا ورسول نبودند؟ امام جواب مي دهند: «چرا، اما فقط پدرم بود که مرضي موافقان ومخالفان قرار گرفت.» بعدها مضمون اين حديث بيشتر مورد توجه قرار گرفت ومثلاً مولف تاريخ «حبيب السير» (نوشته شده حدود 930ق) درتوضيح لقب آن حضرت آورده است: « امام علي نام عالي نسب /پناه عجم، مقتداي عرب / ازوبود راضي جهان آفرين / از آن رو رضا گشت او را لقب».
http://www.rasekhoon.net/news/Show-66564.aspx


 1 نظر

چگونگی ورود مادر امام رضا علیه السلام به خانه امام کاظم علیه السلام

26 شهریور 1392 توسط همتی

امام رضا علیه السلام


روايت چگونگي ورود نجمه خاتون به منزل امام صادق علیه السلام و ازدواج با امام کاظم علیه السلام از طرف مرحوم كليني صاحب كافي و از طريق شيخ صدوق نقل شده كه مادر امام كاظم علیه السلام، حميده خاتون، آن كنيز را خريداري نموده بود كه در خواب پيامبر اكرم صلی الله علیه و آله را ديد و آن حضرت به او دستور داد كه آن كنيز را به فرزندت موسي هديه كن و آن بانو اين عمل را انجام داد.
براساس روايت كليني امام شخصاً به هشام بن احمر مي‌فرمايد آيا اطلاع داري فردي از اهل مغرب (كشور آفريقايي) به مدينه آمده است، … هشام همراه امام پيش مردي كنيزفروش بوده و هفت كنيز در معرض ديد امام  آورد حضرتش فرمود آن كنيزي كه مورد نظر ماست آن را بياور، كه مرد كنيز فروش امتناع نمود، و گفت مريض و عليل است. فرداي آن روز امام، هشام را فرستاد و فرمود هر شرطي گفت قبول كن، تا‌ آن كنيز را از او خريداري كني. كنيز فروش پس از شرايط سخت و گران نمودن قيمت عاقبت آن كنيز را كه مي‌گفت مريض است به هشام نماينده امام فروخت و علت امتناع آن را از كنيز فروش پرسيد و از سرّي خبر داد كه يكي از بانوان اهل كتاب به او خبر داده بود و هرگز شايسته نيست كه اين بانو در پيش امثال تو باشد. او دختري است كه شايسته برترين انسان روي زمين است… چون فرزندي از او نزد مولايش به دنيا خواهد آمد كه در ميان همه اهل شرق و غرب براي او همسنگي نباشد،… هشام احمر گويد: پس از اينكه آن بانو در خدمت امام قرارگرفت‌ امام رضا  از او متولد شد.(1)
1- كليني، اصول كافي،ج 1، ص 486

http://www.askdin.com/thread24686.html

 نظر دهید »

مادر امام رضا را بهتر بشناسیم!!!

26 شهریور 1392 توسط همتی

امام رضا


نجمه خاتون، همسر امام كاظم علیه السلام و مادر گرامي امام رضا  و حضرت معصومه  سلام الله علیهما مي باشد. آن حضرت از بانوان بزرگوار از نظر علم و كمالات اخلاقي مي باشد كه تاريخ مثل او را در ميان بانوان عالم به خود كم ديده است.

ابعاد شخصيتي و زندگي فردي و اجتماعي وي از نظر علم و آگاهي نسبت به مسايل ديني و عقايد مذهبي و نيز اخلاق و رفتار با همسر و فرزندان، عبادت و بندگي علي رغم آن كه از نظر تاريخي به اجمال بيان شده، ولي با همان ابهامي كه در جزئيات زندگي وي وجود دارد، مي تواند الگويي مناسب و سرمشقي خوب براي بانوان با فضيلت مسلمان قرار گيرد.
نامهاي مختلفي براي آن بانوي مكرمه در منابع حديثي و تاريخي آمده است كه هيچ منافاتي بين اخبار درباره نام آن بانوي مخدره وجود ندارد.

شيخ مفيد(ره) مادر امام هشتم  را چنين معرفي مي‌كند: «و اُمّه ام ولدٍ يقال لها: ام البنين» (1) مادر امام رضا  ام ولد بود ام ولد به كنيزاني گفته مي‌شد كه در خانه مولي خود صاحب فرزند مي‌شدند (كنيز داراي فرزند) آنچه را كه شيخ مفيد براي آن حضرت به عنوان نام نوشته كنيه‌اي است كه معروف به آن بوده است و به خاطر داشتن فرزندان (مادر فرزندان) كنيه گرفته است، نام اصلي مادر گرامي حضرت رضا، تكُتم بوده است كه پس از تولد امام رضا علیه السلام از طرف امام كاظم  طاهره ناميده است.
1- شيخ مفيد، الارشاد، ج 2 ص 247

http://www.askdin.com/thread24686.html

http://books.masoumeh.com/html/7/23/15.php

 نظر دهید »

اناالمعصومه اخت الرضا

26 شهریور 1392 توسط همتی

پیوند: http://www.aviny.com/Occasio

امام رضا

رابطه حضرت معصومه سلام الله علیها با امام رضا علیه السلام   
نجمه خاتون همسرگرامي امام كاظم علیه السلام تنها دو فرزند در دامان خود پرورش داد و آنها عبارتند از:
1- خورشيد فروزان امامت، حضرت علي بن موسي الرضا علیه السلام.
2- ماه تابان درج عصمت، حضرت معصومه سلام الله علیها.
محمد بن جرير طبري، دانشمند گرانمايه شيعه در قرن پنجم هجري،براين واقعيت تصريح نموده است.
مدت 25 سال تمام حضرت رضا علیه السلام تنها فرزند نجمه خاتون بود، پس از يك ربع قرن انتظار، سرانجام ستاره اي تابان از دامن نجمه درخشيد كه هم سنگ امام هشتم بود و امام توانست والاترين عواطف انباشته شده در سويداي دلش را بر او نثار كند.
بين حضرت معصومه و برادرش امام رضاعلیهماالسلام عواطف سرشار و محبت زايدالوصفي بود كه قلم از ترسيم آن عاجز است.
در يكي از معجزات امام كاظم علیه السلام كه حضرت معصومه نيز نقشي دارد، هنگامي كه مرد نصراني مي پرسد: «شما كه هستيد؟» مي فرمايد: «انا المعصومه اخت الرضا»
«من معصومه، خواهر امام رضامي باشم»
اين تعبير از محبت سرشار آن حضرت به برادر بزرگوارش امام رضا و از مباهات او به اين خواهر برادري سرچشمه مي گيرد.


 نظر دهید »

دل نوشته های یک خادم

17 شهریور 1392 توسط همتی

حضرت معصومه


سلام بانو
هفته قبل که برای عرض ارادت و خدمت در بارگاه نورانی تان، مشرف شده بودم، با پر، توی دستم و لباس فرم، ابهتی خاص پیدا کرده بودم؛ ابهتی که تنها در خاندان رسول خاتم صل الله علیه و آله و منسوبانشان است ( البته شما خاندان هدایت و کرامت هرگز این ابهت را به خود نمی دیدید ولی همه ی عالم محو آن است ولی امثال چو منی از داشتن آن ابهت عاریه ای سرمست و مغروریم). روی صندلی نشسته بودم، صدای سخنرانی به گوش می رسید.از دور خانمی میانسال به سمتم می آمد، به احترام و رسم ادب بلند شدم و با او سلام و علیک گرمی کردم و خوش آمد گفتم. ولی چهره ی او گرفته به نظر می رسید. بعد از احوالپرسی، گله گزاری را شروع کرد؛ “خدا کنه حرف هایی را که زده می شه خودشون هم عمل کنند!!” برای همدردی گفتم:” ان شاءالله عمل می کنند وگرنه حرفشون اثر نخواهد داشت."

ادامه »

 6 نظر

لقب مهدي براي امام زمان علیه السلام

31 خرداد 1392 توسط همتی

پیوند: http://www.hawzah.net

امام زمان
يکي از مشهورترين لقب هاي امام زمان “مهدي” است . درباره علت ناميده شدن آن حضرت با اين لقب روايت هاي مختلفي ذکر شده است . حضرت امام محمد باقر مي فرمايند:
هنگامي که مهدي ما قيام کنند ثروت ها را بطور مساوي تقسيم و در جامعه به عدالت و دادگري رفتار مي کند . هر کس از او اطاعت کند از خداوند اطاعت کرده است و هر کس او را نافرماني کند از خدا نافرماني کرده است . و آن جضرت را «مهدي » ناميده اند چون به امور پنهان و نهاني هدايت مي گردد . (اثباة الهداة، ج 7، ص 110 و 169)
درباره امور نهاني که آن حضرت به آنها هدايت مي شود يا هدايت مي کند با توجه به تعابير روايات نظرات چندي بيان شده است . از آنجا که در دوره غيبت مخصوصا دوران غيبت کبري در اثر پيدا شدن تبليغات ضدديني و تفسيرها و برداشت هاي نامناسب از احکام دين و نفوذ خرافات و انديشه هاي غلط غيرديني به اصول و تعاليم اصيل اعتقادي مردم دين اصلي و حتي قرآن اصلي را فراموش خواهند کرد . آن حضرت پس از ظهور قرآن اصيل و احکام واقعي اسلام را از لابلاي آنهمه تحريفات و تفسيرهاي نادرست بيرون خواهند کشيد به گونه اي که حتي مردم گمان خواهند کرد که ايشان يک دين و آيين جديدي را مطرح مي کنند به اين مناسبت آن حضرت را مهدي مي گويند .

 4 نظر

سيماي امام زمان علیه السلام در کودکي

31 خرداد 1392 توسط همتی

شيخ صدوق (ره ) به سند خود، از يعقوب بن منقوس (ره ) نقل مي كند كه گفت : روزي به حضور امام حسن عسكري رفتم ، ديدم روي سكوئي در خانه اش ، نشسته ، و در طرف راست آن سكو، اطاقي بود و بر در آن پرده اي آويخته شده بود، عرض كردم : (آقاي من ! (بعد از شما) صاحب امر كيست ؟)
فرمود: پرده اطاق را بالا بزن ، پرده را بالا زدم ، ناگاه پسري كه قامتش حدود پنج وجب بود، از اطاق بيرون آمد، ظاهر او نشان مي داد كه حدود هشت يا ده سال دارد (البته آن حضرت در اين هنگام پنج سال داشت ، ولي قامت رشيد او چنان نشان مي داد)، پيشاني روشن ، و صورت سفيد، و چشمان درخشنده ، و كفهاي دستش زبر و خشن ، و سر زانوانش به طرف زمين مايل بود، و در گونه راستش خالي وجود داشت و بر سرش زلف بود، آمد و روي زانوي امام حسن نشست ، امام حسن فرمود: (صاحب شما این است )سپس او بر جهيد و رفت ، امام حسن ادخل الي الوقت المعلوم : (داخل خانه شو تا روز وقت معلوم )او وارد آن اطاق شد، من او را ديدم كه به آن اطاق رفت ، امام حسن به من فرمود: (به اطاق نگاه كن ) به اطاق نگاه كردم ، كسي را در آنجا نديدم .
داستانهاي شنيدني از چهارده معصوم عليهم السلام
نوشته : محمد محمدي اشتهاردي

 

 نظر دهید »

اقوال در تاريخ تولد حضرت مهدی عج الله تعالی فرجه الشریف

30 خرداد 1392 توسط همتی

قول اوّل ـ اين قول كه معروف ترين و مستندترين قول است، تاريخ تولّد آن حضرت را نيمه ي شعبان سال 255 هـ. ق مي داند. ثقة الإسلام كليني مي نويسد:
امام مهديدر نيمه ي شعبان سال دويست و پنجاه و پنج هجري قمري متولد شده است.(اصول كافي، ترجمه ي جواد مصطفوي، ج 2، ص 449)
علامه ي مجلسي در بحارالأنوار نيز همين تاريخ را ذكر مي كند.(بحارالأنوار، ج 51، ص 2)
از شهيد اوّل (ره) نيز نقل شده است كه:
امام مهدي در سامرا، جمعه شب، هنگام در پانزدهم شعبان 255 هـ. ق به دنيا آمد.(همان، ج 51، ص 28)
ابن خلكان، يكي از علماي اهل سنّت نيز همين تاريخ را تاريخ ولادت امام مهديمي داند.(همان، ج 51، ص 24)
قول دوم ـ در برخي از مآخذ، تاريخ تولّد حضرت مهدي سال 256 هجري ضبط شده است. كتاب كمال الدين(كمال الدين، صدوق، ص 432) شيخ صدوق الغيبة(طوسي، الغيبة، ص 139 و 147)شيخ طوسي، از جمله ي اين منابع است.
همان گونه از شهيد اوّل نقل شد، مكان ولادت آن حضرت، شهر سامراء است(بحارالأنوار، ج 51، ص 28) كه در نزديكي شهر بغداد قرار دارد.
اين شهر، بعد از شهادت امام رضا در دوره ي حكومت معتصم عباسي بنا گرديد.

http://www.askdin.com/post26681-7.html

 نظر دهید »

شكافنده علوم و گشاینده درهای دانش

23 اردیبهشت 1392 توسط همتی

 آثار درخشان علمی پیشوای پنجم و شاگردان برجسته‏ای كه مكتب بزرگ وی تحویل جامعه اسلامی داد، پیشگویی پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم)را عینیت بخشد. راوی این پیشگویی «جابر بن عبدالله انصاری» شخصیت معروف صدر اسلام است.
جابر كه یكی از یاران بزرگ پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم)و از علاقه‏مندان خاص خاندان نبوت است، می‏گوید:
روزی پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم)به من فرمود: «بعد از من شخصی از خاندان مرا خواهی دید كه اسمش اسم من و قیافه‏اش شبیه قیافه من خواهد بود. او درهای دانش را به روی مردم خواهد گشود».
پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم)هنگامی كه پیشگویی را فرمود كه هنوز حضرت باقر (علیه السلام)چشم به جهان نگشوده بود.
سالها از این جریان گذشت، زمان پیشوای چهارم رسید. روزی جابر از كوچه‏های مدینه عبور می‏كرد، چشمش به حضرت باقر افتاد. وقتی دقت كرد، دید نشانه هایی كه پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم)فرموده بود، عینا در او هست.
پرسید اسم تو چیست ؟
گفت: اسم من محمد بن علی بن الحسین است.
جابر بوسه بر پیشانی او زد و گفت: جدت پیامبر به وسیله من به تو سلام رساند!
جابر از آن تاریخ، به پاس احترام پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم)و به نشانه عظمت امام باقر (علیه السلام)هر روز دوبار به دیدار آن حضرت می‏رفت، او در مسجد پیامبر میان انبوه جمعیت می ‏نشست (و در پاسخ بعضی از مغرضین كه از كار وی خرده‏گیری می‏كردند) پیشگویی پیامبراسلام را نقل می‏كرد.


 

 1 نظر

از شوخی بپرهیز

22 اردیبهشت 1392 توسط همتی

عن حمران بنِ أعين : دخلتُ على أبي جعفر  فقُلتُ : أوصِني . فقالَ :
اُوصِيكَ بتَقوَى اللّه ِ ، و إيّاكَ و المِزاحَ فإنّهُ يُذهِبُ هَيبَةَ الرّجُلِ و ماءَ وَجهِهِ، و علَيكَ بِالدُّعاءِ لإخوانِكَ بظَهرِ الغَيبِ فإنّهُ يَهيلُ الرِّزقَ ـ يَقولُها ثَلاثا ـ مستطرفات السرائر ـ .( ميزان الحكمة، ج 13، اندرزهاي امام باقر(ع))
به نقل از حمران بن اعين : خدمت امام باقر  رسيدم و از آن حضرت اندرزى خواستم حضرت فرمود : تو را به تقواى خدا سفارش مى كنم و نيز از شوخى بپرهيز؛ زيرا شوخى هيبت مرد و آبروى او را مى برد و نيز در غياب برادرانت براى آنان دعا كن ؛ زيرا كه اين كار روزى را سرازير مى كند. حضرت اين جمله را سه بار فرمود .

میلاد شکافنده علوم ،باقر آل محمد مبارک.

 3 نظر

امام باقر (علیه السلام)از نظر دانشمندان

21 اردیبهشت 1392 توسط همتی

امام باقر

آوازه علوم و دانشهای امام باقر ع چنان اقطار اسلامی را پر كرده بود كه لقب «باقر العلوم» (گشاینده دریچه‏های دانش و شكافنده مشكلات علوم) به خود گرفته بود.
▪ «ابن حجر هیتمی» می‏نویسد:
محمد باقر به اندازه‏ای گنجهای پنهان معارف و دانشها را آشكار ساخته، حقایق احكام و حكمتها و لطایف دانشها را بیان نموده كه جز بر عناصر بی بصیرت یا بد سیرت پوشیده نیست و از همینجاست كه وی را شكافنده و جامع علوم، و برافرازنده پرچم دانش خوانده‏اند.▪

 «عبدالله بن عطأ» كه یكی از شخصیتهای برجسته و دانشمندان بزرگ عصر امام بود، می‏گوید:
«من هرگز دانشمندان اسلام را در هیچ محفل و مجمعی به اندازه محفل محمد بن علی (علیه السلام)از نظر علمی حقیر و كوچك ندیدم. من «حكم بن عتیبه» را كه در علم و فقه مشهور آفاق بود، دیدم كه در خدمت محمد باقر مانند كودكی در برابر استاد عالیمقام، زانوی ادب بر زمین زده شیفته و مجذوب كلام و شخصیت او گردیده بود.                                                                                                                                           امام باقر ع در سخنان خود،اغلب به آیات قرآن مجید استناد نموده از كلام خدا شاهد می‏آورد و می‏فرمود: «هر مطلبی گفتم، از من بپرسید كه در كجای قرآن است تا آیه مربوط به آن موضوع را معرفی كنم».
● شاگرادان مكتب امام باقر (علیه السلام)
حضرت باقر علیه السلام شاگردان برجسته‏ای در زمینه‏های فقه وحدیث و تفسیر و دیگر علوم اسلامی تربیت كرد كه هر كدام وزنه علمی بزرگی به شمار می‏رفت. شخصیتهای بزرگی همچون: محمد بن مسلم، زراره‏بن اعین، ابو بصیر، برید بن معاویه عجلی، جابربن یزید، حمران بن اعین، و هشام بن سالم از تربیت یافتگان مكتب آن حضرتند.
● پیشوای ششم می‏فرمود: «مكتب ما و احادیث پدرم را چهار نفر زنده كردند، این چهار نفر عبارتند از: زراره، ابوبصیر، محمد بن مسلم و برید بن معاویه عجلی. اگر اینها نبودند كسی از تعالیم دین و مكتب پیامبر بهره‏ای نمی‏یافت. این چند نفر حافظان دین بودند. آنان، از میان شیعیان زمان ما، نخستین كسانی بودند كه با مكتب ما آشنا شدند و در روز رستاخیز نیز پیش از دیگران به ما خواهند پیوست.»

 

 1 نظر

فاطمه! اى گلواژه آفرينش!

11 اردیبهشت 1392 توسط همتی

حضرت زهرا

كجا زبان ما را رسد كه وصف تو گوييم و كجا به انديشه ما آيد كه ذكرتو آريم، و كجا توان قلم بود كه نقش حسن تو نويسد و كدام آينه است‏ كه درخشش نور تو را بتاباند.
فاطمه! اى بزرگ‏ بانو!
اى نام تو، جامع كمالاتت كه گوياى عصمت آتش‏ سوز توست. اى آن كه‏ دامنت، رسالت‏ سردار توحيد را پرورد. اى آن كه مهر رخت،خورشيد فروزان مريم و آسيه و خديجه را فروزنده تر است; چرا كه‏ جهان بانوان را تو سرورى. اى آن كه شهد شهادت سوزانت را ازچشمه صداقت و اخلاص چشيده‏ اى. اى آن كه بر گرده گيتى، دو ريحانه مصطفى(ص) را مادرى، پس نقش ‏آفرين كربلاى 61 تويى; آرى‏ تويى. اى آنكه بر در بهشت، نامت نقش بسته است، تو مظهر خشم ‏خدايى، تو جلوه گاه رضاى حقى.
و تو اى نامت، زينت‏ آراى آستانه بهشت.
فاطمه! اى دختر رسالت!
اى به حق واصل! اى ناجى شانه‏ هاى دربند بردگى! همه مى‏گفتند: اين‏ دختر رسول خداست، او فرزند رهبر ماست. ولى تو يادگار همسرت‏ را از گردنت‏ باز مى‏كنى، و گردنى را با بهاى آن آزاد می سازى، چرا كه‏ مايه مسرت قلب پيامبر است.

 1 نظر

در بيان اسامي و القاب شريفه حضرت فاطمه علیها السلام

11 اردیبهشت 1392 توسط همتی

ابن بابويه به سند معتبر از يونس بن ظبيان روايت كرده ايت كه حضرت صادق عليه السلام فرموده كه فاطمه عليها السلام را نه نام است نزد حق تعالي: فاطمه (ع) و صديقه و مباركه و طاهره و زكيه و راضيه و مرضيه و محدثه و زهراء. پس حضرت فرمود كه آيا ميداني كه چيست تفسير فاطمه؟ يونس گفت: گفتم خبر ده مرا از معني آن اي سيد من. حضرت فرمود فطمت من الشر يعني بريده شده است از بديها پس حضرت فرمود كه اگر اميرالمومنين عليه السلام تزويج نمينمود او را كفوي و نظيري نبود او را بر روی زمين تا روز قيامت نه آدم و نه آنها كه بعد از او بودند. علامه مجلسي ره در ذيل ترجمه اين حديث فرموده كه صديقه به معني معصومه است، و مباركه يعني صاحب بركت در علم و فض و كمالات و معجزات و اولاد كرام و طاهره يعني پاكيزه از صفات نقص و زكيه يعني نمو كننده در كمالات و خيرات و راضيه يعني راضي به قضاي حق تعالي و مرضيه يعني پسنديده خدا و دوستان خدا و محدثه يعني ملك با او سخن ميگفت و زهراء يعني نوراني به نور صوري و معنوي. و بدانكه اين حديث شريف دلالت كند بر اينكه اميرالمومنين عليه السلام از جميع پيغمبران و اوصياي ايشان به غير از پيغمبر اخر الزمان افضل ميباشد بلکه بعضي استدلال بر افضليت فاطمه زهرا عليها السلام بر ايشان نيز كرده اند . و در احاديث متواتره از طريق خاصه و عامه روايت شده است كه آن حضرت را براي ان فاطمه ناميده اند كه حق تعالي او را و شيعيان او را از آتش جهنم بريده است. و روايت شده كه از حضرت رسول صلي الله عليه وآله پرسيدند كه به چه سبب فاطمه را بتول مينامي؟ فرمود براي آنكه خوني كه زنان ديگر ميبينند او نميبيند ديدن خون در دختران پيغمبران ناخوش است.

 

 1 نظر
خرداد 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30
31            

ادبستان

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • با اخبار
  • با ولایت
  • نکته های ناب
  • پیامک
  • با خاندان رسالت
    • میلاد نور
    • شهادت نور
  • روانشناسی
    • فرزندپروری
    • خانواده
    • مهارتهای زندگی
    • تحصیلی
  • در محضر خوبان
  • گلزار خوبان
  • با یک مناسبت
  • از زبان قلمم
  • در رساله

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس