.
تجربههاي زندگي
* برنده ميگويد مشکل است اما ممکن، بازنده ميگويد ممکن است اما مشکل…
* نشاني خود را بيرون و داخل چمدان مسافرتيات بنويس.
* همه را براي همه چيز ببخشيد.
* هميشه به حسادت خانمها احترام بگذار! هيچوقت در حضور همسرت از زنان ديگر تمجيد نكن.
* زمان، حلال همه مشکلات است، به همه چيز حتي خود زمان، زمان دهيد.
* شرايط هرچه قدر خوب يا بد، بالاخره تغيير ميکند.
* اين شغل شما نيست که در زمان بيماري به دادتان ميرسد بلکه دوستانتان هستند. با آنها در تماس باشيد.
* خود را از شر هر چه که سودمند، زيبا و شاديبخش نيست، خلاص کنيد.
* زحمات و هزينههايي را كه براي پذيرايي خويشاوندان همسرت صرف كردهاي، هيچگاه بر زبان نياور.
* حسادت، هدر دادن وقت است. شما الان به همه آنچه نياز داريد، رسيدهايد.
* بهترينها هنوز در راه هستند.
* از سفر زندگي لذت ببريد. ما مجبور نيستيم با سرعت از همه چيز بگذريم.
* با اين توجيه که «قبل از حيف و ميل بايد استفاده شود» از اضافهخوري به نام صرفهجويي استفاده نکن.
* همسرت را هميشه تحسين كن هر چند براي كارهاي كوچك اين يكي از كليدهاي كاميابي است.
* بهترين جاي دنيا دنياست، چنانکه بهترين جاي جهنم جهنم است!
* همانطور که هر کس همه کلمات را بداند همه جملات را نميداند، هر کس هم هر چند بداند همه آن چيز را نميداند.
* وقتي مجبور به پرداخت هزينههاي مهماني هستي پس چه بهتر كه قبل از گفتن همسرت، خودت بستگان او را براي مهماني دعوت كني.
تجربههاي زندگي
* روزانه 10 تا 30 دقيقه قدم بزنيد و در هنگام قدمزدن لبخند را فراموش نکنيد. اين کار بهترين داروي ضدافسردگي است.
* به بچههاي فاميل، کتاب بدهيد، اين بهترين هديه است.
* حداقل 10 دقيقه در روز با خود خلوت کنيد.
* با استفاده از ويديو، برنامههاي تلويزيوني آخر شب و مورد علاقهتان را ضبط کنيد، تا بيشتر بخوابيد.
* صبحها که از خواب بيدار ميشويد اين جمله را کامل تکرار کنيد «با توکل بر خدا امروز قصد دارم که…»
* سعي کن دست دادنت مانند يک قرارداد امضا شده معتبر باشد.
* وقتي به مراقبه و نيايش مشغول ميشويد، سوخت روزانه براي انجام زندگي پر مشغلهتان را فراهم ميکنيد.
* با افراد بالاي 70 سال و زير 6 سال اوقات بيشتري صرف کنيد.
* از غذاهايي که از گياهان و درختان به دست ميآيند، بيشتر استفاده ببريد. به مواد غذايي توليدي کارخانهها کمتر اعتماد کنيد.
* فکر نکن فرستادن يک هديه يا يک دسته گل ميتواند نبودنت را جبران کند.
* تلاش کنيد هر روز حداقل سه نفر را به لبخند وا داريد.
* از خانه گرفته تا داخل ماشين و روي ميز کار همه را غبارروبي و مرتب و تميز کنيد. با اين کار هر روز انرژي تازهاي وارد زندگيتان ميشود.
* سعي کن از فنجان، بشقاب و بهطور کلي ظروف پلاستيکي کمتر استفاده کني
دختربچه گيج گيج بود از اينهمه تناقض، و حيرون مونده بود که کدوم يکي از حرف بزرگترا رو قبول کنه. مثلاً تا همين چند وقت پيش هر بار که دفتر نقاشيش رو خطخطي ميکرد پدر دعواش ميکرد و ميگفت که بابا جون خط کج نکش! يادت باشه که هميشه خط صاف بکشي، ولي امروز تو بيمارستان وقتي ميديد که هر بار بقيه ميگن که خط توي تلويزيوني که به مامانش وصل کرده بودند داره هر لحظه صاف و صافتر ميشه، خط پيشوني پدر کج و کجتر ميشد و به همين خاطر از باباش پرسيد: بابا چرا ناراحتي؟ خط صاف که بد نيست؟ مگه خودت به من نميگفتي که هميشه خط صاف بکش؟ حالا مامان هم داره خط صاف ميکشه که! پس چرا ناراحتي؟
گريه پدرش در اومد و رو به دختر گفت: دخترم اين خطهارو خدا داره براي مامان ميکشه. تازه باباجون هميشه که خط کج بد نيست لااقل ايندفعه خط کج خيلي خوبه. حالا برو از خدا بخواه که اون خطها رو کج کنه وگرنه ديگه ماماني رو نميبيني. دل دختربچه هوري ريخت. اگه ماماني نباشه اونوقت من چيکار کنم!؟ بعد با همون زبون کودکي رو به خدا کرد و گفت: خدا جون من که سر از کار بابام در نمييارم و حرفاش رو متوجه نميشم. تا حالا بهم ميگفت که خط کج بده، ولي امروز ميگه که خط کج خيلي خوبه؛ تازه بابا ميگه که اگه تو، تو اون تلويزيون يه خط کج نکشي من ديگه مامانم رو نميبينم خدايا براي تو که اينهمه چيز رو آفريدي مثل فيل که خيلي بزرگه حالا برات سخته که فقط يه خط کج تو تلويزيون بکشي!؟
ـ «نه عزيزم اصلاً سخت نيست. بيا اينم يه خط کج خيلي بزرگ تو تلويزيون. فقط به خاطر تو. اين خط کجرو برا هديه تولدت از من بپذير».
اين حرفي بود که کودک همون لحظه شنيد. نميدونست که از کجا، ولي شنيد، و از فرداي همون روز بود که هر بار مادرش به مناسبت روز تولد دختربچه کيک تولد ميپخت هر سال ميديد که يه خط کج بزرگ رو کيک به اون کوچيکي افتاده.
چرا نبايد والدين به هيچ عنوان از تنبيه بدني براي کودک خود استفاده کنند؟
1. اضطراب
تنبيه بدني باعث ميشود کودک دايم مضطرب باشد، زيرا همواره احساس ميکند بر اثر عمل مشابهي، دوباره و به ويژه در حضور ديگران تنبيه خواهد شد. اين اضطراب در کارکردهاي او اثر منفي گذاشته و مانع از پيشرفت او ميشود. ضمن اينکه زمينه ايجاد اختلالات رواني را در کودک ايجاد ميکند.
2. از بين رفتن اعتماد به نفس
کودکي که به طور دايم تنبيه بدني ميشود، اضطراب در وجود او ريشه دوانده و عملکرد او را مختل ميکند. در نتيجه کودک به خاطر ضعف عملکرد و ناتواني در انجام کارهايش به تدريج اعتماد به نفس خود را از دست ميدهد. اين کودکان احساس بيکفايتي کرده و شهامت انجام کارهاي بزرگ را ندارند.
3. احساس حقارت
رفتار نسنجيده با کودک و تنبيه بدني او، باعث به وجود آمدن احساس حقارت در کودک شده و اين احساس، در بيشتر مواقع تا بزرگسالي با او همراه خواهد بود. کودک يا نوجواني که کتک ميخورد، شخصيتش تحقير شده و به مرور زمان، عزتنفس خود را از دست ميدهد و به اين باور ميرسد که ارزشي ندارد. در اين صورت است که هر کارِ خلافي را به راحتي انجام ميدهد. در روايات ما نيز آمده است «کسي که خودش را حقير ميپندارد، خود را از شرّ او در امان ندان.»1
اين کودکان از بازيها و گردشهاي دستهجمعي ميهراسند و هميشه احساس ميکنند که ديگران از آنها بدشان ميآيد و توان مقايسه کردن استعدادهايشان را با ديگران ندارند.
نبايد هرگز در سلامت جسم و جان از عوامل معنوي غفلت کرد.
حالا با ذکر يک صلوات اين خبر را بخوانيد:
شيخ «صالح مغامس» از چهرههاي نسبتاً سرشناس وهابيت در عربستان سعودي که عضو هيئت علمي دانشکده خطبا و سخنرانان دانشگاه ملک عبدالعزيز آل سعود نيز بوده، طي اظهاراتي فاش کرد که صلوات بر محمد و آل محمد موجب شفاي او شد. اين شيخ وهابي در گفتوگويي تلويزيوني در برنامه «اهل قرآن» که در شبکه ماهوارهاي دبي پخش ميشود، چنين گفت: من بيمار بودم و تمام پزشکان مرا جواب کرده بودند. به طور اتفاقي در بيمارستاني که براي عمل جراحي بستري شده بودم، يک پرستار لبناني که از شيعيان لبنان بود، مرا ديد و درباره بيماريم پرسيد. هنگامي که وضعيت را برايش توضيح دادم به من گفت «بر محمد و آل محمد صلوات بفرست، انشاءالله خدا شفايت ميدهد.»
شيخ مغامس در ادامه افزود: من هم به پيشنهاد آن پرستار لبناني عمل کردم و پس از اينکه پزشکان مرا مجدداً معاينه کردند، گفتند که بيماري کاملاً از بين رفته و ديگر نيازي به عمل نيست. گفتني است پزشکان چندي پيش با ديدن لکهاي عجيب در قلب شيخ صالح مغامس گفته بودند که احتمال مرگ وي تا چند روز ديگر وجود دارد.
وهابيت متوسل شدن به پيامبر (ص) و ائمه اطهار را جزو بدعتهاي ديني ميدانند.
حالا براي عزت و عظمت بيشتر مکتب اهلبيت و سرنگوني وهابيت يک صلوات ديگر بفرستيد.
منبع: مجله خانه خوبان