.
روزی رسول اکرم(ص) در جمع اصحاب نشسته بودند که حسن و حسین(علیهم السلام) وارد مجلس شدند. حضرت با محبت فراوان آنها را در آغوش گرفته و مشغول بوسیدن آنها شدند، مردی به نام اقرع بن حابس كه ناظر مهر و عطوفت پيغمبر نسبت بفرزندان خود بود گفت، من ده فرزند دارم و هرگز آنها را نبوسيدهام. حضرت بسیار ناراحت شد و در جواب فرمودند من چه کنم که خداوند ريشه رحمت و شفقت را از قلب تو كنده است.
اگر ميخواهيد فرزندانتان در آينده از اعتمادبهنفس بالايي برخوردار باشند، اگر میخواهید به سرعت پلههای ترقی و موفقیت را طی کرده و به قلههای افتخار و سربلندی نائل آیند و اگر میخواهید، زندگی شاداب و لبریز از کامیابی داشته باشند، تنها آنها را دوست بداريد و محبت خود را از آنها دريغ نکنید. همان طور که گیاهان برای رشد خود نیاز به آب و آفتاب دارند، کودکان ما نیز به محبتمان نیازمندند. و نیاز به محبت يکي از نيازهاي اساسي آنها، به شمار میآید.
تحقيقات نشان داده است، کودکاني که ارتباط عاطفي و محبتآميز با والدينشان ندارند، در طول زندگي آتي خود بيشتر دچار اضطراب و عدم اعتمادبهنفس در رفتار و منش ميشوند و به قابليتها و استعدادهاي خود کمتر اعتماد ميکنند. در روايات اهلبيت(عليهمالسلام) نيز شاهد توجه فراواني به اين موضوع هستيم، تا جايي که امام صادق(عليهالسلام) ميفرمايند: «خداوند منان بنده¬اش را به واسطۀ شدت محبتي كه به فرزند خود دارد، مورد رحمتش قرار مي¬دهد».
صفحات: 1· 2
وقتی شروع به صحبت کرد خستگی و درماندگی از کلامش آشکار بود، با ناراحتی میگفت آقایمان گفته که نود درصد تربیت بچهها با توست، گفتم خوب لااقل ده درصد تربیت نیز با اوست، پاسخ داد، نه آقایمان میگوید که آن ده درصد نیز من تو را حمایت میکنم و تو باید بچهها را تربیت کنی.
خواهر دیگری بیان میکرد که همسر میگوید تنها وظیفهی تو این است که به بچهها برسی، آنقدر مشغول کارهای بچهها هستم که گاهی خودم را نیز فراموش میکنم.
سالهاي سال چنين به نظر ميرسيدكه مادران نقش اصلي را در رشد كودكان بازي ميكنند. اما تحقيقات نشان داده است، پدر نقش مهمي در تربيت فرزندان داشته و در واقع مادران فقط نيمي از ماجرا هستند. امروزه مشخص شده است، كه پدران همچون مادران در تربیت فرزندانشان موثر هستند، و تنها نقش آنها با نقش مادران متفاوت است. مادران به دليل غريزه مادرانه رابطه وابستهاي با كودك برقرار ميكنند، البته اين رابطه در دو سال اول تولد بسيار مناسب است و به رشد هيجاني كودك كمك ميكند، ولي چنانچه اين رابطه باقي بماند، باعث آسيب به كودك ميشود. لذا این وظیفه پدر است که كمك كنند تا رابطه چسبنده مادر و كودك ادامه پيدا نكند و كودك فضاي بازتري جهت كسب تجربيات جديد، كاوش و رشد پيدا كند و بتواند به استقلال مورد نياز دست يابد.
صفحات: 1· 2
سي سال داشت که در جنگ خيبر، چون خورشيد درخشيد تا دمار از روزگار يهوديان خيبري درآورد و قلعه هاي آنها را گشود و با نامِ «فاتحِ خيبر» شناخته شد.
سي و يک سال از عمر شريفش گذشته بود که خبر شهادت برادرش جعفر طيار که در جنگ موته همراه چند سردار بزرگ به شهادت رسيده بود، جهاني از حزن و اندوه را براي مسلمانان به ارمغان آورد که بيش از همه دل علي را آزرد، و در همين سال بود که به سريه ذات السلاسل شتافت و با پيروزي بزرگي که نصيب مسلمانان ساخت، تا حدودي از غم و غصّه رسول اللّه کاست.
سي و دو سال داشت که فتح مکه را در سال هشتم هجرت، ماه رمضان، خدا نصيب اسلام و مسلمين ساخت.و در ماه شوّال همين سال بود که جنگ حُنين پيش آمد.
سي و دو سال را سپري کرده بود که به ابلاغ سوره برائت از سوي رسول خدا مأمور شد.
سي و سه سال از عمر مبارکش گذشته بود که در هجدهم ذي حجّه سال دهم هجرت، در غدير خم هنگام بازگشت رسول اللّه از آخرين حجّ خود (حجّة الوداع) از سوي خدا و پيامبرش به امامت اُمّت و خلافت رسول اللّه نصب شد که با فاصله دو ماه و 16 روز خاتم پيامبران رحلت کرد.
ادامه دارد.
برگرفته از کتاب حيدرانه ها - داستان هاي شيرين ومستند از شجاعت هاي حضرت علي - محمد صحتي سردرودي - http://www.hawzah.net
رهبر انقلاب با اشاره به تخریب قبر حجربن عدی: اینکه در میان مسلمانان کسانی با افکار عقب مانده خود تجلیل از صحابی پیامبر را شرک بدانند مصیبتی است. شرک این است که انسان ابزار دست سرویس های جاسوسی شود. چنان چه محکومیت این حرکت ادامه پیدا نکند این فتنه به همبن جا منحصر نمی ماند.
بیانات رهبر انقلاب در جمع دست اندرکاران انتخابات-16/2/1392
چند قورباقه از جنگلي عبور ميكردند، ناگهان دو تا از آنها داخل گودال عميقي افتادند، بقيه قورباغهها در كنارگودال جمع شدند، وقتي ديدند گودال چقدر عميق است، به دو قورباغه گفتند: ديگر چارهاي نيست و خواهيد مرد.
دو قورباغه اين حرفها را ناديده گرفتند و با تمام توانشان كوشيدند تا از گودال بيرون بپرند. اما قورباغههاي ديگر دائما به آنها مي¬گفتند، كه دست از تلاش برداريد، چون نميتوانيد از گودال خارج شويد و به زودي خواهيد مرد. بالاخره يكي از دو قورباغه تسليم حرف آنها شد و دست از تلاش برداشت. او بيدرنگ به داخل گودال پرتاب شد.
اما قورباغه ديگر با حداكثر توانش براي بيرون آمدن از گودال تلاش ميكرد. بقيه قورباغهها فرياد ميزدند، دست از تلاش بردار، اما او با توان بيشتري تلاش ميكرد و سرانجام از گودال خارج شد. وقتي از گودال بيرون آمد، قورباغهها از او پرسيدند، مگر تو حرفهاي ما را نميشنيدي؟ معلوم شد كه قورباغه ناشنواست، و تمام مدت فكر ميكرده كه ديگران او را تشويق ميكنند.
ما هر روز بدون آنكه آگاه باشيم فرزندمان را شستشوي مغزي ميدهيم، نتايج تحقيقات علمي نشان ميدهد، براي شستشوي مغزي لازم نيست كسي را به حالت خلسه برد، بلكه اگر حرفي به اندازه كافي تكرار شود، در ذهن ناخودآگاه نقش ميبندد. بسياري از والدين از اين امر غافلند، از اين رو ناخواسته به ذهن ناخودآگاه فرزندانشان، پيامهاي مثبت يا منفي ارسال ميكنند.
كودكان ما همچون نوار كاستي هستند كه هرچه بخواهيم ميتوانيم روي آنها ضبط كنيم. اگر در حين بازي و بقيه موقعيتها اين پيام را به آنها منتقل كنيم كه زرنگ و باهوش هستند؛ آنها نيز باور ميكنند كه اينگونه هستند، و طبق انتظار ما رفتار ميكنند. خيلي ساده است! اين كار را امتحان كنيد.
كلمات شما ميتواند سازنده يا مخرب باشد، انتخاب با شماست. اگر به دفعات به كودك بگوييد، كودن است، او باور خواهد كرد، زيرا كودكان از لحا بعد شناختي ضعيف هستند، و هر باوري كه از ناحيه ديگران به آنها القاء شود، پذيرفته و طبق آن عمل ميكنند.
اين گونه است كه خودپنداره كودك (نگرش نسبت به خود) شكل ميگيرد. حال اين خودپنداره كه عامل بسياري از موفقيتهاي آينده افراد است، ميتواند مثبت يا منفي باشد و اين بستگي به شما والدين دارد، زيرا والدين هستند كه اولين نگرشها را در كودكشان بوجود ميآورند.