برای پدرها (مادرها نخوانند!!!!!!!!!)
نکته دیگر آنکه پدرها بيشتر از مادران فرزند خود را به پيشرفت فرا ميخوانند. آنها هستند كه فرزند خود را ترغيب به ابتكار، خطر پذيري و انجام فعاليتهاي ناآشنا و حضور در وضعيتهاي ناشناخته ميكنند، همچنين دوست دارند با فرزندان خود بازي كنند. بازيهاي آنها عموماً بازيهايي است كه فرزندانشان را از لحاظ جسمي تحريك كرده و براي خطر كردن آماده ميكند. مادران نيز بيشتر نقش ارضاء عاطفي و مراقبتي نسبت به كودك دارند، آنها بيشتر به فرزندان خود قوت قلب ميدهند و از آنها مراقبت ميكنند. مادران بيش از پدران فرزندان خود را همان طور كه هستند، ميپذيرند، و آنها را زياد تشويق نميكنند. مادرها بيشتر وقت خود را به جاي بازي صرف مراقبت از فرزندانشان ميكنند.
در خصوص تاثير به سزاي نقش پدر در تربيت فرزندان تحقيقات روانشناسي به نتايج جالبي رسيده است.
در آمريكا به دستور وزارت آموزش و پرورش تحقيقي در سال 1986 پيرامون افزايش نقش پدر انجام شد، كه دوازده سال به طول انجاميد، در اين تحقيق (از ابتداي دبستان تا ورود به دانشگاه) هزار مدرسه به عنوان نمونه انتخاب شدند و آنها را به چهار گروه تقسيم كردند. گروه اول مدارس پدرانه، گروه دوم مدارس مادرانه، گروه سوم مدارس دمكراتيك(پدرانه و مادرانه)، گروه چهارم مدارس آزاد، در مدارس پدرانه از همان ابتداي ثبت نام شرط ميشد، كه تنها پدر حق دارد كه در امور آموزشي كودك(جلسه اولياء مربيان، امور درسي، ثبت نام و مشكلات دانش آموز …) شركت داشته باشد، و در واقع مدرسه تنها پدر را ميشناسد، در مدارس مادرانه مدرسه تنها با مادر ارتباط داشت، مدارس دمكراتيك پدر و مادر هر دو در امور مدرسه كودك مشاركت داشتند، و در مدارس آزاد براي مدرسه مهم نبود كه چه كسي در خصوص مسائل كودك با مدرسه ارتباط داشته باشد و يا اصلا كسي بيايد يا نيايد. پس از دوازده سال يعني سال 1998 نتايج تحقيقات توسط وزير آموزش و پرورش وقت آمريكا در رسانههاي عمومي اعلام شد. نتايج تحقيقات نشان ميداد كه كودكان مدارس پدرانه به صورت قابل توجهي از حيث، پيشرفت تحصيلي، اعتماد به نفس، افسردگي، اضطراب ، ميزان فرار از مدرسه، اعتياد ، ميزان بارداري ناخواسته و ميزان رضايت مسئولين مدارس نسبت به بقيه مدارس از وضعيت بهتري برخوردار هستند. پس از مدارس پدرانه رتبه دوم را مدارس دمكراتيك داشتند، بدترين گروه، گروهي بود كه تنها مادر درگير امور آموزشي و پرورشي كودك بود و پدر هيچ گونه دخالتي نداشت. نتايجي كه از اين گروه مدارس بدست آمده بود نزديك به آن دسته مدارسي بود كه نه پدر و نه مادر هيچ كدام به طور سيستماتيك دخالتي در سرنوشت آموزشي و پرورشي كودك نداشتند.
در تحقيق طولي ديگري كه در آمريكا صورت گرفت، طي 26 سال گروهي از دختران را از دوره پيش دبستاني تا دوره ازدواج زير نظر گرفتند، نتايج بدست آمده نشان داد، دختراني كه پدرانشان بيشتر درگير مسائل تربيتي آنها بودهاند نسبت به دختراني كه مادر درگير امور تربيتي آنها بوده است از اعتماد به نفس بالا، افت تحصيلي كم، مشكلات كمتر اجتماعي و مدرسهاي برخوردار بودهاند، و در يك جمع بندي كلي از ديگر دختران همسال خود موفقتر بوده و از رضامندي زناشويي بيشتر برخودار بوده و ميزان طلاق در ميان آنها نيز خيلي كمتر از سايرين بوده است.
حال با توجه به اين تحقيقات، كلام وحي را بهتر و بيشتر متوجه ميشويم كه هزار و چهار صد سال قبل به پدران توصيه ميكند:
• يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا قُوا أَنْفُسَكُمْ وَ أَهْليكُمْ نارًا وَقُودُهَا النّاسُ وَ الْحِجارَةُ علیها مَلائِكَةٌ غِلاظٌ شِدادٌ لا يَعْصُونَ اللّهَ ما أَمَرَهُمْ وَ يَفْعَلُونَ ما يُؤْمَرُونَ
• اى كسانى كه ايمان آوردهايد خود و خانواده خويش را از آتشى كه هيزم آن انسانها و سنگهاست نگه داريد؛ آتشى كه فرشتگانی بر آن گمارده شده كه خشن و سختگيرند و هرگز فرمان خدا را مخالفت نمىكنند و آنچه را فرمان داده شدهاند (به طور كامل) اجرا مىنمايند.
• الرجال قوامون علي النساء
مردان سرپرست زنانند.
همچنين در روايات مرد سرپرست خانواده معرفي شده است. در اين خصوص از رسول خدا(ص) نقل شده است كه: « … الرجل سيد اهله …» و در جايي ديگر ايشان ميفرمايند: «و الرجل راع علي اهل بيته و هو مسئول عنهم …» پدر مسئول حفظ و صيانت خانواده (از خطرات جسمي، اخلاقي و معنوي) است. همچنين روايات زيادي در خصوص محبت و تربيت پدر نسبت به فرزند وارد شده است.
في وصيّة النّبى (ص) لعلىّ عليه السّلام قال: يا علىّ حقّ الولد على والدگان يحسن اسمه و ادبه.
رسول اكرم در وصاياى خود به حضرت على (ع) فرمود: انتخاب اسم خوب و ادب و تربيت، حقى است كه هر فرزندى به پدر خود دارد.
قال علىّ عليه السّلام: و حقّ الولد على الوالد ان يحسن اسمه و يحسن ادبه و يعلّمه القرآن.
على عليه السّلام فرموده: حق فرزند به پدرش اينست كه او را به اسم خوب نامگذارى كند و به خوبی، ادب و تربيتش نمايد و بوى قرآن مجيد را تعليم دهد.
البته باید توجه داشت، که اهمیت نقش پدر انکار نقش مادر را در پی ندارد زیرا طبیعت چنین قرار داده است که مادر همواره نقش مادری خود را ایفاء میکند و آن نقشی که غالبا مغفول واقع میشود نقش پدر است.
از دیدگاه اسلام، پدر دارای نقش ویژه و وظایف بسیاری در نهاد خانواده و در رابطه با تربیت کودک میباشد به طوری که حتی مادر، قادر به ایفای برخی از این وظایف نمیباشد، زیرا کارکردهای مادر و پدر متفاوت است همطور که کارکردهای زن و مرد متفاوت است که آن هم نشاء گرفته از تفاوتهای جنسیتی است که خداوند متعال در نهاد آنها به ودیعه گذاشته است؛ اما متاسفانه امروزه جامعه ما، فرهنگ عمومي و رسانهاي ما به سمت كم رنگ كردن نقش پدران در حركت هستند، و سنگینی بار تربیت را بر دوش مادران نهاده است و در واقع پدران صرفاً به ابزاري براي تأمين زندگي خانواده تبديل شدهاند، پدري كه صبح قبل از بيدار شدن فرزندان به محل كار رفته و شبها نيز بعد از خوابيدن آنها وارد خانه ميشود. حال شما بگویید، آيا چنین پدری واقعاً ميتواند وظايف خود را به خوبي انجام دهد؟ آيا فرزنداني كه اين گونه تربيت ميشوند به لحاظ روحي رواني افراد سالمي خواهند بود؟ آیا خلع پدر را کسی جز پدر میتواند پر کند؟ قطعا پاسخ منفی است. پس بیایم از هم اکنون تصمیم بگیریم …
م. همتی-مشاور
صفحات: 1· 2