امام صادق علیه السلام و مادرشان
مادر امام صادق علیه السلام، زني دانشمند:
مادرامام صادق علیه السلام زني فاضله ودخترقاسم بن محمد بن ابي ابکر است . قاسم بن محمدخودازثقات ومعتمدان امام علي بن الحسين (عليهماالسلام) وازفقهاي شيعه مذهب مدينه بود. او دختري فهميده ودانا داشت که اورا فاطمه ناميده و گاهي قريبه مي خواندند وکنيه اوام فروه بود.
تاريخ اورا زني فاضله ، مؤمنه ، عفيفه وباعصمت وشرافت معرفي مي کند. و امام صادق علیه السلام خود درشأن مادرش فرموده بود : مادرم ازکساني بود که بواقع مؤمنه ودرطريق تقوا بود. زني بود نيکوکار وخدا نيکوکاران را دوست مي دارد:
کانَت اُمِّي مِمَّن آمَنَت وَاتَقَّت ، وَاحسَنَت ،وَاللهُ يُحِبُّ المُحسِنينَ
امام ششم بااين جمله کوتاه ولي پرمغز و بامحتوا که ازقرآن (سوره نحل ،آيه 128)الهام گرفته است. تمام اوصاف نيکو و پسنديده رابراي مادر خويش بيان فرمود؛ همان اوصافي که اميرمؤمنان براي متقين درجواب سؤال همام بيان فرمود: «اي همام،ازخدا بترس ونيکي کن،زيرا خداوند باکساني است که تقوا پيشه کنند وکارنيک انجام دهند.
امام باقر علیه السلام باتعبيرات زيبائي ازاوياد مي کرد وهم امام صادق علیه السلام براي او حرمت فوق العاده اي قائل بود.او دربين زنان مدينه حرمت اجتماعي بالائي داشت وبه آموزش وهدايت زنان وحل ورفع مشکلات ديني آنها مي پرداخت.محمد بن ابوبکر نيز با اينکه از فرزندان ابوبکر است ولي چون در کودکي در پي وفات پدرش و ازدواج مادرش با حضرت علي علیه السلام به خانه امام منتقل شده و تحت تربيت امام بزرگ شده و از شيعيان و فدائيان آن حضرت بود ودر نهايت در مصر هنگامي که از جانب امام والي آنجا بود به دست نيروهاي معاويه به شهادت رسيد.
به هرحال تقوا و پاکدامني ام فروه تاحدي بود که مسعودي مي نويسد:«امّ فروه ازتمامي زنان زمان خود باتقواتربود.
امّ فروه ازامام باقرعلیه السلام احاديث زيادي نقل کرده است. ازامام سجاد علیه السلام نيز رواياتي نقل نموده که يک مورد آن ازنظرتان مي گذرد:«حضرت علي بن الحسين به اوفرمود: اي امّ فروه ، من براي گناهکاران از شيعيان خود درهرروز وشب صد باردعا مي کنم و ازخدا براي آنان طلب آمرزش مي نمايم، زيرا ما برچيزي که مي دانيم صبر مي کنيم وآنهابرچيزي که نمي دانند صبر مي کنند ».
خلاصه مادربزرگوارحضرت امام صادق علیه السلام ازموقعيت علمي والايي که ازخاندان وحي ورسالت فراگرفته بود، برخوردارگشت که براي پي بردن به مقام دانش اوبه نقل يک مورد بسنده مي شود:
شخصي به نام«عبدالاعلي » مي گويد:«ام فروه را ديدم که دراطراف خانه کعبه طواف مي کرد ولباسي پوشيده بود که کسي اورانشناسد. هنگامي که خواست دست خود را روي حجرالاسود بگذارد، دست چپ را روي سنگ گذاشت، مردي (که به نظر مي رسد ازعامه بوده) به او گفت: دست چپ را روي سنگ گذاشتن برخلاف سنت است و تواشتباه کردي. ام فروه گفت:لازم نيست تو چيزي به ما بياموزي ، چراکه ما ازدانش شما بي نياز هستيم »