.
به گزارش فرهنگ نیوز، این متن خاطره ای کوتاه از شهید عباس بابایی است که با هم می خوانیم:
اﻣﺘﺤﺎﻧﺎت ﺧﺮداد ﻣﺎه ﻫﻢ رﺳﻴﺪ. ﺗﺎ ﭼﻨﺪ ﻫﻔﺘﺔ دﻳﮕﺮ ﻛﻠﻚ اﻳﻦ ﺳـﺎل ﻫـﻢ ﻛﻨـﺪه ﻣﻲ ﺷﻮد. ﺑﺎﻳﺪ ﻓﻜﺮی ﺑﺮای ﺗﺎﺑﺴﺘﺎن ﻛﺮد. ﻣﻦ ﻛـﻪ ﻣﺜـﻞ ﭘﺎرﺳـﺎل ﻣـﻲ ﺧـﻮاﻫﻢ ﺑـﺎﻗﻠﻮا ﺑﻔﺮوﺷﻢ. ﻛﻠّﻲ ﭘﻮل ﺑﻪ ﺟﻴﺐ زدم. ﺷﻜﻤﻢ ﻫﻢ ﻛﻪ ﻫﺮ روز ﺳﻴﺮ ﺑﻮد. ﺑﺎﺑﺎم ﻣﻲ ﮔﻮﻳﺪ اﮔﺮ از اﻻن راه ﭘﻮل در آوردن را ﻳﺎد ﺑﮕﻴﺮی، وﻗﺖ ﭘﻴﺮی دﺳﺘﺖ ﺗﻮ ﺳﻔﺮه ﺧﻮدت اﺳـﺖ . ﻣﻦ ﻫﻢ ﺑﻪ ﺣﺮﻓﺶ ﮔﻮش ﻛﺮدم و ﺑﺎﻗﻠﻮا ﻓﺮوﺷﻲ را اﻧﺘﺨﺎب ﻛـ ﺮدم. وﻟـ ﻲ ﺑﻘّـﺎل ﺳـﺮ ﻛﻮﭼﻪ ﻣﺎن ﻣﻲ ﮔﻔﺖ اﻳﻦ ﻛﺎر ﺑﻪ درد ﻧﻤﻲ ﺧﻮرد، ﺑﺎﻳﺪ ﺻﻨﻌﺖ ﻳﺎد ﺑﮕﻴﺮی. ﻫﺮ ﭼﻲ ﻓﻜﺮ ﻛﺮدم، دﻳﺪم ﻧﻤﻲ ﺗﻮاﻧﻢ ﺷﺎﮔﺮدی ﻛﻨﻢ. اوﺳـﺘﺎﻫﺎ ﺧ ﻴﻠـ ﻲ ﺑـﻲ رﺣﻤﻨـﺪ . ﺑﺎﻳـﺪ ﻛﻠّـﻲ از دﺳﺖ ﺷﺎن ﻛﺘﻚ ﺑﺨﻮری ﺗﺎ ﭼﻴﺰ ﻳﺎد ﺑﮕﻴﺮی. ﺗﺎزه ﻫﻤﻴﺸﻪ ﻫـﻢ ﺷـﻜﻤﺖ از ﮔﺮﺳـﻨﮕ ﻲ ﺻﺪا ﻣ ﻲﻛﻨﺪ. ﻧﻤﻮﻧﻪ اش ﭘﺴﺮ ﻫﻤﺴﺎﻳﻪ ﻣـﺎن ﻛـ ﻪ ﭘﺎرﺳـﺎل درس را ول ﻛـ ﺮد و رﻓـﺖ ﻣﻜﺎﻧﻴﻜﻲ. ﻫﺮ ﺑﺎر ﻛﻪ ﻣﻲ ﺑﻴﻨﻤﺶ، ﻳﻚ ﭼﻴﺰی اش ﺷﺪه. ﭼﻨﺪ وﻗﺖ ﭘـﻴﺶ دﻳـﺪم ﺟﻠـﻮ ﭼﺸﻤﺶ ﺑﻪ اﻧﺪازه ﻳﻚ ﺑﺎدﻣﺠﺎن ﺑﺎﻻ آﻣﺪه. ﻣﻲ ﮔﻔﺖ اوﺳﺘﺎﺷـﺎن ﺑـﺮای دﺳـﺖ ﮔﺮﻣـﻲ روزی ﻳﻚ ﺑﺎر ﻛﺘﻚ ﻣﻬﻤﺎﻧﺶ ﻣﻲﻛﻨﺪ. ﺑﻴﭽﺎره ﭘﺴﺮه، ﺷﺪه ﻛﻴﺴﻪ ﺑﻜﺲ…
صفحات: 1· 2
به گزارش فرهنگ نیوز ، آیتالله نوری همدانی که در دیدار با رئیس و اعضای پژوهشکده مهدویت (موسسه آینده روشن) سخت میگفت، اظهار کرد: مهدویت دریایی عمیق از معارف است که باید به مردم شناسانده شود و مفاهم مربوط به ایشان باید در کشور توسط صدا و سیما مطرح شود.
وی تصریح کرد: تکفیریها و بعضی از سنیها و عربستان و قطر با پول نفت و گاز شروع به تبلیغات وسیعی کردهاند و میگویند که در سوریه شما بجنگید و در لبنان جنایت کنید، خرجش را هم ما میدهیم.
مرجع تقلید شیعیان افزود: وهابیان پول کلانی میدهند و در تمام اروپا مسجد ساختهاند و تبلیغات میکنند و مردم را وهابی میکنند، به همین دلیل نیاز به تشکیلات بسیار وسیع و امکانات زیاد نیاز دارید تا صدای خود را به تمام دنیا برسانید.
استاد عالی حوزه علمیه قم خاطرنشان کرد: این همه صحبت میکنیم که دیرکرد حرام است و بانکها نباید بگیرند، اما آنها کار خودشان را میکنند و باید حرف خودمان و مسائل مبتلا به اسلامی را به گوش همه برسانیم.
صفحات: 1· 2
سکانس صریح تکریم از محمدرضا شاه به دلیل اصلاحات ارضی، نشان دادن رقص زنان، نمایش زن با لباس نامناسب و نشان دادن لباس زیر زنانه از ویژگیهای مستند مورد حمایت برادران حقیقت است.
به گزارش فرهنگ نیوز ، یک از مستندهای جشنواره که با موضوع اختلاف یک پسر 30 ساله با پدرش روایتی است از یاس و ناامیدی جوانی که بواسطه شرایط جامعه و ورشکستگی پدرش از زندگی خسته شده است.
اگر مستند را ببینید متوجه می شوید که طبعا فرم آن به گونه ای نیست که در دو بخش مسابقه ملی و بین المللی قرار بگیرد اما محتوایی دارد که البته مورد توجه مدیران جشنواره قرار گرفته است چراکه رد شدن این مستند از فیلتر هیات انتخاب و بعد قرار دادن آن در دو بخش مسابقه معنایی غیر از این را متبادر نمی کند.
این مستند نمونه بارز یک مستند جشنواره ای(البته به لحاظ ساختار ضعیف) است که کارگردانش سعی کرده مو به مو این ویژگی ها را چه در حوزه سیاسی و چه اجتماعی رعایت کند.
اینها مواردی است که در این مستند می بینید:
1- سکانس صریح تکریم از محمدرضا شاه به دلیل اصلاحات ارضی
2- نشان دادن صحبت های دایی راوی مبنی بر اینکه ما مجسمه شاه را در انقلاب به زیر کشیدیم و بعدا فهمیدیم اشتباه کردیم
3- تکه پرانی سیاسی درباره فتنه 88
4- تاکید مکرر راوی بر داشتن «دوست دختر» که البته در طی مستند چند بار آنها را عوض کرده است
5- نشان دادن عروس بدون حجاب و با لباس کاملا باز در فیگور درازکش هنگام گرفتن عکس و البته رقص او در خیابان (این مورد رقص زنان را حداقل نگارنده تاکنون ندیده است)
6- نشان دادن لباس زیر زنانه در مرکز خرید به هنگام خریدن مشتری
7- نشان دادن عکس مادر راوی بدون حجاب و تکرار آن در چند مورد
8- نشان دادن مکرر رقص مردان و البته زنان در عروسی
9- روایت کاملا ناامیدانه از زندگی و نشان دادن اینکه امیدی به آینده در این جامعه وجود ندارد
و…
اینها یکی از مستندهای جشنواره حقیقت است. جشنواره ای که یک جشنواره دولتی محسوب می شود ولی در این مستند به صراحت تمام شعارهای کلان سازمان سینمایی و خود جشنواره مثل امید، اعتدال، اخلاق، عدالت و اخلاق را زیر پا می گذارد و البته از آن حمایت هم می شود.
جالب است بدانید همین کارگردان قرار است مستندی درباره محرم را تولید که البته هم اکنون در مراحل پایانی تدوین قرار دارد.
منبع: فارس
درس اخلاق و در محضر استاد؛
حضرت آدم و هوا گفتند: « رَبَّنا ظَلَمْنا أَنْفُسَنا وَ إِنْ لَمْ تَغْفِرْ لَنا وَ تَرْحَمْنا لَنَكُونَنَّ مِنَ الْخاسِرين(الاعراف/23) » خداوندا ما به خودمان ظلم کرديم، اگر به ما رحم نکني ما جز خاسرين خواهيم بود. بعد به خانمش گفت: بيا گريه و ناله کنيم. چند سال گريه کردند. خطاب رسيد جبرئيل بس شان است، مي خواهم آن ها را ببخشم. مي خواهم مقام هاي پريده را بر گردانم. برو پايين دو تايي آن ها را صدا کن.« فَتَلَقَّى آدَمُ مِنْ رَبِّهِ كَلِمات(البقره/37)» به اين ها بگو: من آن قدر براي اين پنج نفر(پنج تن آله عبا) احترام قائل هستم که اگر اين ها من را به اين پنج نفر قسم بدهند، مي بخشم. تو به آن ها تلقين کن«ْ يَا حَمِيدُ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ يَا عَالِي بِحَقِّ عَلِي(بحار الانوار /علامه مجلسي/44/245)»
اميرالمومنين سلام الله عليه بيست سالش بود، وارد مسجد شد، ديد رسول خدا سلام الله عليه و آله تو مسجد تنها نشسته است. آمد زانو زد، عرض کرد: يا رسول الله سلام الله عليه و آله شما با زبان مبارکتان دعا کنيد: خدايا علي سلام الله عليه را بيامرز. پيامبر سلام الله عليه و آله بلند شد، دو رکعت نماز خواند. اميرالمومنين سلام الله عليه مي گويد: تو سجده آخر من ديدم دعا را شروع کرد، اين جوري با گريه«اللهم بحق علي عندك اغفر لعلي(شرح نهج البلاغه/عبد الحميد بن ابي الحديد معتزلي/20/316)»خدايا به حق علي، علي را بيامرز.
گفتم: چي کار کرديد؟ آقا فرمود: علي جان کل ملک و ملکوت را نگاه کردم ديدم محبوب تر از تو پيش خدا نيست. خدايا به حق علي سلام الله عليه به ما نگاه کن.« يَا فَاطِرُ بِحَقِّ فَاطِمَةَ يَا مُحْسِنُ بِحَقِّ الْحَسَنِ وَ الْحُسَيْنِ وَ مِنْكَ الْإِحْسَان فَلَمَّا ذَكَرَ الْحُسَيْنَ (بحار الانوار /علامه مجلسي/44/245)»بعد از اينکه آدم خدا را به اين اسماء قسم داد، لرزيد اشکش سرازير شد. جبرئيل چي شد؟ چرا صحنه عوض شد؟ چرا همه غم ها به دل من آمد؟
حسين جان فدايت بشوم حسين جان به حق مادرت امروز از خدا بخواه خدا تو را از ما نگيرد.
خدا ، از امام حسين هم غريب تر است !
خوش بحال امام حسين از خدا بيشتر مشتري دارد!
هر روز وقت سحر ، چند دقيقه مانده به اذان صبح
مي روم کنار پنجره و تعداد پنجره هاي روشن را ميشمارم :
يک ، دو ، سه ! بعد ، تعداد ديش هاي روي بام ها و تراس ها را نميشمارم!
يعني آنقدر زيادند که حوصله نميکنم بشمارمشان!!!
…………………………………
پرسه در ناسوت