تنبیه، عواقب و جایگزین های آن!!!!!!
راهحل شماره (4):از پيام من استفاده کنيد.
«پيام من» فاقد بار سرزنش و ارزيابي است که به کودک اعلام ميکند بزرگتر چه احساسي در برابر بعضي از رفتارهاي ناپسند او دارد به عنوان مثال: «وقتي صداي تلوزيون اين قدر بلند است من نميتوانم با مادرت صحبت کنم»
«وقتي اين همه سروصدا در کلاس است من نميتوانم صداي ديگران را بشنوم».
و «پيامهاي تو» شامل بار سنگين سرزنش، داوري، ارزشيابي، انتقاد، اجبار است مانند «تو بايد بيشتر از آنچه انجام ميدهي بداني» «ساکت ميشوي يا بيرونت کنم» «تو بايد از خودت خجالت بکشي» «تو داري مرا ديوانه ميکني» وقتي که بچهها تحقير و سرزنش شوند نوعي حالت دفاعي در آنها ايجاد ميشود و در رفتار خود پافشاري ميکنند، چنين پيامهائي براي رشد عزت نفس کودکان زيان آور است، «پيامهاي تو» جّر و بحثهاي مخرب دو جانبه را برميانگيزد باعث احساس گناه تحقير و آزردگي در کودکان ميشود.
براي بچههاي کوچکتر، براي اينکه بتوانند «پيام من» کلامي را درک کنند، والدين بهتر است از پيام غير کلامي استفاده کنند به عنوان مثال: وقتي پدر «توني» کوچولو را در فروشگاه بغل گرفته او مرتب به شکم پدر لگد ميزند و به هر لگد خندهاي سر ميدهد پدر فوراً «توني» را به زمين ميگذارد و دستش را روي شکمش به علامت اينکه درد ميکند ميگذارد و به راه ميافتد (پيام غيرکلامي) اين پيام به «توني» ميگويد: وقتي به شکمم لگد ميزني، دردم ميگيرد بنابراين دوست ندارم تو را بغل کنم.
«پيام من» علاوه بر اتحت تأثير قرار دادن کودکان براي تغيير، اين امکان را به آنها ميدهد که بدانند والدين و معلمانشان انسان هستند آنها هم احساسات و نيازها، خواستهها و محدوديتهائي دارند اين پيام براي رفع مشکلات در جريان ارتباط از کودکان تقاضاي کمک ميشود وقتي چنين درخواست کمکي از کودک ميشود او ده برابر بيشتر تمايل به تغيير واصلاح رفتارش دارد نسبت به زماني که مورد توبيخ و سرزنش تنبيه يا تحقير قرار ميگيرد.
پيامهاي من موجب ميشوند که کودکان خود راهحل براي مشکل بزرگترها ارائه دهند اين راهحلها اغلب به گونهاي اعجاب آور مبتکرانه و استادانه هستند که هرگز ذهن بزرگترها نرسيده است. پيامهاي من روشي نيستند که از طريق آنها بزرگترها کوچکترها را کنترول کنند بلکه روشي هستند که مسؤوليت کنترول به خود بچهها واگذار ميشود اين پيامها خود مسؤليتي و خود نظمي را پرورش ميدهند. اين اصل مهم را دايانا بامريند در دانشگاه برکلي، در کاليفرينا روي بچههاي مهد کودک امتحان کرده است «بامريند» در سال 1947 دريافت بچههايي که در مهد کودک از خود کنترولي و خود انضباطي بالايي برخوردار بودند والديني داشتند که از تنبيه يا تهديد به تنبيه خودداري ميكردند . و بجاي آن از«پيام من» ، استفاده منطقي معقول و همه جانبه مي نمودند .
راهحل شماره (5):از «پيام من» پيشگير استفاده کنيد.
برخلاف« پيامهاي من» که هدفش تأثير گذاري بر کودک براي تغيير رفتارهاي ناپسندي است که قبلاً انجام ميشد «پيامهاي من پيشگير» هدفش تحت تأثير قرار دادن کودکان براي جلوگيري از بروز رفتارهائي در آينده است که موجب عدم رضايت بزرگسالان ميشود به ديگران امکان ميدهد از آنچه که شما نياز داريد و ميخواهيد قبلاً اطلاع حاصل کنند در اينجا چند نمونه از اين پيامهاي من پيشگير را ميآوريم «مايلم بدانم بعد از تعطيلي مدرسه تا کي بيرون ميماني تا نگران نشوم» «قرار است هفته آينده از موزة بازديد کنيم نبابراين مايلم مقررات خاص را براي پيشگيري از هر گونه مشکلات احتمالي که لازم است رعايت شود مشخص کنيم».
براي اجتناب از شيوههاي خشونت آميز و قدرتمندانه بهتراست علل خواستههاي خود را براي کودکان روشن کنيد فوائد اين شيوه آن است که ديگران ميفهمند که نيازها و خواستههاي شما چيست و چه احساسي نسبت به آنها داريد همچنين شما با رفتار آزاد مستقيم و صادقانه موجب ميشويد که رفتار مشابهي در ديگران ايجا شود شما امکان تضادها و کشمکشهاي آينده را که ناشي از عدم آگاهي و عدم ارائه خواستههاست از ميان ميبريد.
راهحل شماره (6): تغيير جهت مقاومت را کاهش ميدهد.
با اينکه اغلب اوقات کودکان پس از دريافت پيام من پيشگير پاسخ مناسب، سازنده و مفيد ميدهند که حتي موجب تعجب شماميشود ولي گاهي نيز شما بايد منتظر مقاومت، حالت دفاعي، تقصير، انکار، عدم رضايت يا احساس ناراحتي از طرف آنان باشيد قابل درک است که گاهي «پيامهاي من پيشگير» چنين پاسخهائي را در برداشته باشد بنابراين وقتي که چنين پاسخهايي را در برابر پيام خود ميبينند تکرار پيام بيفايده به نظرميرسد آنچه کودکان از تکرار چنين پيامهائي استنباط ميکنند اين است که من چنين و چنان ميخواهم و برايم مهم نيست که شما چه ميخواهيد و چه نيازهائي داريد هنگامي که با چنين مقاومتها و عکسالعملهائي مواجه شديد، فوراً بايد تغيير مسير داده از فضاي گويندگي به فضاي شنودگي جابجا شويد، چنين تغييري مجدداً ايجاد ارتباط ميکند اين تغيير مسير به ديگران القاء ميکند که شما نميخواهيد نيازهاي خود را به هر قيمتي تأمين کنيد اگر چه شما نميخواهيد از ارضاي نيازهايتان صرف نظر کنيد ولي مايليد ماهيت مشکلي را که به علت «پيام من» شما به وجود آمده بشناسيد. تغيير مسير باعث ميشود که احساس مقاومت گيرنده پيام کاهش يابد تأئيد و قبول احساسات کودکان آنها را در تغيير رفتارشان کمک ميکند اگر کودکان احساس کنند که بزرگترها ميدانند که تغيير رفتار آنها چقدر مشکل است آسانتر به تغيير يا اصلاح رفتار خود خواهند پرداخت.
راهحل شماره (7):مي توان از روش “حل مشکل” استفاده کرد.
گاهي اوقات نه «پيامهاي من» و نه تغيير مسير دادن تأثيري بر تغيير و اصلاح رفتار کودکان نميگذارد در اين هنگام وظيفه شما حل مشکل دو جانبه است که حداقل چهار مرحله زير را شامل ميشود:
1. تعريف مشکل (نيازهاي شما کدامند؟ نيازهاي کودک کدامند؟).
2. بررسي راهحلهاي ممکن.
3. ارزشيابي هر يک از راهحلهاي پيشنهاد شده.
4. رسيدن به توافق (تصميم دو جانبه گرفتن) در راهحلهاي قابل قبول براي هر دوي شما.
راهحل شماره (8): وقتي که عصبانيت احساس اوليه را به وجود ميآورد.
بعضي از والدين و معلمان وقتي براي اولين بار با «پيام من» آشنا ميشوند اين احساس را دارند که ميتوانند هيجانات دورني خود را مثل يک کوه آتش فشان بيرون بريزند بر خلاف بسياري از احساسات ديگر که اگر بيان شوند پيام من محسوب ميگردند اما عصبانيت مستقيماً به طرف مقابل بر ميگردد در واقع يک «پيام تو» است. در نتيجه عصبانيت همان معني را دارد که از سرزنش نصيب کودک ميشود براي اينکه والدين و معلمان ياد بگيرند که چگونه «پيام تو» را براي بچهها نفرستند ابتدا بايد ياد بگيرند که تفاوت بين احساسهاي اوليه و ثانويه را تشخيص دهند و پس از تشخيص بيشتر روي احساسات اوليه خود تأکيد داشته باشند اين امر به آنها کمک ميکند که وقتي عصبي ميشوند واقعاً در درونشان چه ميگذرد و پس از شناسائي آن احساس اوليه در صدد حل آن برآيند.
مثلاً: کودکي در رستوران رفتاري از او سر ميزند که شايسته نيست احساس اوليه والدين ناراحتي و نگراني است و احساس ثانويهشان عصبانيت ميباشد يا دانشآموزي که براي چسباندن اشيائي به ديوار خود را از پنجره آويزان ميکند احساس اوليه معلم ترس است که مبادا دانشآموز بيفتد سپس معلم عصباني ميشود که اين احساس ثانويه او است .
راه حل شماره (9): ا ز کم محلی بجاي تنبيه استفاده کنيد.
در صورت نتيجه نگرفتن از روشهاي با مي تواند بوسيله کم محلی کردن، کودکتان را از اشتباهش آگاه گردانيد و اين احساستان را که از کارش ناراحت شده ايد، را به او انتقال دهيد . البته بايد توجه داشته باشيد که اين کم محلی کردن شما نبايد خيلي طول بکشد و بعد از مدتي بايد رابطه دوباره برقرار شود . در اين زمينه از امام کاظم (ع) نيز روايتي نقل شده است که :« شخصي نزد ايشان از فرزند خود شکايت کرد امام (ع) به او فرمودند او را نزن بلکه براي مدتي کوتاهی به او بیاعتنایی کن.»
فوائد استفاده از پيام من :
مطالعات نشان ميدهد کودکاني که از عزت نفس بالائي برخوردارند دوستان بيشتري دارند در برابر فشارهاي گروهي بهتر مقاومت ميکنند در برابر انتقاد يا فکر ديگران حساسيت کمتري به خرج ميدهند هوش…. بيشتري دارند، بهتر آموزش ميببينند از هماهنگي فيزيولويکي بهتري برخوردارند، کمتر خجالتي هستند کمتر ميترسند و قاطعيت بيشتري دارند و بهتر نيازهايشان را تأمين ميکنند. عزت نفس هسته و پايه اصلي سلامت روحي و رواني آدمي است.
استانلي کوپراسميت اين روان شناس معروف در يک تحقيق عوامل شکل گيري و افزايش عزت نفس را در انسان تعين کرد او دريافت مادراني که پسرانشان از عزت نفس بالائي برخوردارند از بحث و استدلال کلامي (شبيه پيام من) استفاده کردهاند در حالي که مادراني که پسرانشان از عزت نفس پائيني برخوردارند از تنبيه براي برقراري انضباط استفاده کردهاند کوپراسميت توصيه ميکند: وقتي رفتار کودک نامطلوب است از «پيام من» استفاده کنيد وي همچنين اثرات زيان بار «پيامهاي تو» که سرزنش آميز بود و ما اغلب آنها را پيامهاي تحقير، آميز انتقاد آميز و منکوب کننده ميناميم در مطالعات تجربي خود نشان داده است. در سيره اهل البيت( عليهم السلام) نيز ما شاهد آن هستيم كه در رفتار با كودكانشان نهايت ادب و احترام را داشتند . و به مسلمانان نيز اين توصيه رامي كردند. رسول خدا (ص) :« به فرزندان خود احترام بگذاريد و آنها را نيكو تربيت كنيد.»
م.همتی- مشاور
صفحات: 1· 2