• خانه 
  • تماس  
  • فهرست مطالب 

تربیت شما خوبه؟؟؟؟

19 اردیبهشت 1392 توسط همتی


اولین مولفه: سطح پذیرش و محبت والدین نسبت به فرزند
دومین مولفه: سطح انتظار و توقع از فرزند
1. خانواده‌هاي سهل‌گير
در اين گونه خانواده‌ها به طور کلي قوانين بسيار محدودي وجود دارد و افراد نسبت به اجراي قوانين و آداب‌و‌‌رسوم اجتماعي چندان تقيدي ندارند؛ هر کس هر کاري بخواهد مي‌تواند انجام دهد. در این خانواده‌ها محبت به فرزند بالاست اما محبتی از نوع دوستی خاله خرسه، در رابطه بین والدین و فرزندان در این سبک از فرزندپروری جاده همواره یک طرفه است یعنی صرفا محبت و پذیرش است که از طرف والدین به سمت فرزند می‌رود و در مقابل هیچ توقع برآورده شده‌ای از سمت فرزند باز نمی‌گردد.
گرچه کودکان خانواده‌هاي سهل‌گير داراي استقلال فکري و عملي هستند، اما به سبب هرج‌و‌مرج، نوعي تزلزل‌روحي در اين خانواده‌ها به چشم مي‌خورد؛ زيرا هر کس فقط به منافع خود توجه دارد، نه منافع عمومي خانواده، و همين امر باعث بي‌بندو‌باري کودکان شده، سبب مي‌شود که آنها در زندگي احساس مسئوليت نکنند. در نتيجه اين کودکان قادر به زندگي اجتماعي نيستند و در جامعه بزرگتر هميشه با مشکلات اخلاقي و اجتماعي مواجه مي شوند.
يکي از اساسي‌ترين مباني رفتار انساني از نظر دين مقدس اسلام برقراري اعتدال در برنامه‌هاي زندگي است. اين اصل در برنامه‌هاي تربيتي نيز جاري مي‌گردد. بر اين اساس افراط و يا تفريط در محبت، توجه، سختگيري و نظاير آن رفتاري نامطلوب به حساب مي‌آيد. امام باقر(ع) در اين‌باره مي‌فرمايند: «بدترين پدران کساني هستند که در نيکي کردن به فرزندشان زياده‌روي کنند.» نيکي بسيار کردن در هر مورد بدون در نظر گرفتن روش تربيتي صحيح، کودک را به قانون شکني و بي‌قيدي تشويق کرده و اين تربيت هرگز سازنده نمي‌باشد.
2. خانواده‌هاي سختگير و مستبد
در خانواده‌هاي مستبد، والدین در ابراز محبت به فرزندشان با مشکل مواجه هستند و از طرف دیگر بر قدرت والدين بيش از حد تأکيد مي‌شود. اين دسته از والدين براي اجراي دستورات و توقعات خود اطاعت بي‌چون و چرا مي‌خواهند و لزومي براي ارائه دليل نمي‌بينند. آنها حتي براي کارهاي مربوط به کودک، اميال او را در نظر نمي‌گيرند. در این خانواده‌ها از تنبیه بیش از حد استفاده می‌شود. حال آنکه در نهج‌البلاغه از امام علي(ع) آمده است که «فرزند انسان به حکم اينکه انسان است و داراي شعور و انديشه، بايد از طريق پند‌‌و‌اندرز ادب شود، نه از طريق زورگويي و تنبيه بدني» .
تربيت اين دسته از والدين، در پسران نتايج منفي دراز مدت‌ِبيشتري بر جاي مي‌گذارد تا در دختران. فرزندان‌پسر والدين‌ِمسبتد و خودکامه از نظر توانايي شناختي و اجتماعي در رده پايين‌تري قرار دارند، عملکرد تحصيلي و فکري آنها ضعيف است و در روابط آنها با همسالانشان حس ابتکار، رهبري و اعتماد‌‌به‌نفس ديده نمي‌شود. اين نوع کودکان معمولاً در کارهاي گروهي شرکت نمي‌کنند و افرادي ضعيف‌النفس بوده، از قبول مسئوليت خودداري مي‌کنند.

3. خانواده‌های بی‌اعتنا
در این دسته از خانواده‌ها محبت و پذیرش کالای نایابی است که به راحتی در دسترس فرزند نمی‌باشد، ضمن آنکه والدین توقع و انتظاری نیز از فرزندشان ندارند در واقع فرصتی برای فکر کردن به این امر را ندارند. در این خانواده‌ها والدین هیچ گونه توجهی به فرزندانشان نداشته و هر یک صرفا به دنبال خواسته‌ها و تمایلات خود هستند.
این سبک فرزند پروری بیشترین زمینه اختلالات رفتاری و اجتماعی را در فرزندان ایجاد می‌کند.

4. خانواده‌هاي مقتدر
در این خانواده‌ها محبت و پذیرش بالاست اما به همین تناسب از کودک خود توقع دارند که رفتار درستی داشته باشد.
در چنين خانواده‌هايي فرزندان علاوه بر استقلال و آزادي فکري که به آنها داده مي‌شود، نوعي محدوديت و کنترل نيز از طرف والدين بر آنها اعمال مي‌گردد. در اين خانواده‌ها اظهار نظر و ارتباط کلامي وسيعي بين کودک و والدين وجود دارد. این دسته از والدین محبت همراه با قاطعیت را در امر تربیت دنبال می‌کنند. یعنی به کودک خود محبت دارند اما این امر سبب نمی‌شود که رفتار اشتباه او را نادیده گرفته و از کنار آن به راحتی عبور کنند.
از ويژگيهاي اين خانواده‌ها، انضباطِ‌‌توأم با رفتار خودمختارانه است. والدين هرگاه کودک را از چيزي منع کنند و يا از وي انتظار خاصي داشته باشند، مسأله را به خوبي تبيين کرده، دليل آن را ارائه مي دهند. در چنين خانواده‌هايي تقسيم کار وجود دارد، به طوري که هر يک از اعضاء مسئوليتي را عهده‌دار است؛ تصميم‌گيري‌ و رفت‌و‌آمدها، روش‌زندگي و ديگر مسايل بر اساس مشورت انجام مي‌شود. خلاصه‌اي از اساس کار اين خانواده‌ها چنين است:
1. با رفتار اشتباه برخورد می‌شود و به شخصیت افراد توهین نمی‌گردد.
2. اعضاي خانواده حق دارند درباره مشکلات مربوط به خود اظهار نظر کنند.
3. همه افراد خانواده در تصميم‌گيري‌هاي خانوادگي شرکت دارند.
4. نوعي روش عقلائي در تمام شئون زندگي اين خانواده‌ها ديده مي‌شود.
5. اساس زندگي بر همکاري و همياريست.
اين الگو نزديک‌ترين روش به دستورات تربيتي اسلام است. در اين‌باره امام علي(ع) مي‌فرمايند: «فرزندانتان را گرامي بداريد و برخورد خود را با آنان نيکو کنيد».اين بيان گواه بر لزوم شخصيت دادن به فرزندان است.
حال این شمایید که باید تصمیم بگیرید که فرزندنتان را چگونه تربیت کنید.

 

صفحات: 1· 2

مطلب قبلی
مطلب بعدی
 نظر دهید »

موضوعات: روانشناسی, فرزندپروری لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...

فید نظر برای این مطلب

خرداد 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30
31            

ادبستان

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • با اخبار
  • با ولایت
  • نکته های ناب
  • پیامک
  • با خاندان رسالت
    • میلاد نور
    • شهادت نور
  • روانشناسی
    • فرزندپروری
    • خانواده
    • مهارتهای زندگی
    • تحصیلی
  • در محضر خوبان
  • گلزار خوبان
  • با یک مناسبت
  • از زبان قلمم
  • در رساله

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس